مهندسی جهل 100
https://youtube.com/live/0URPQ9Zvf_w
قربانیان مهندسی جهل، در جهل مرکب و پیچیده زندانی هستند
در جلسه یکصدمین "مهندسی جهل "، بهانه ای بدست آوردیم تا در باره دیدگاههای سیاسی خود، در مورد وسعت نفوذ قلمرو مهندسی جهل و مهندسان جهالت سخن بگوییم.
لذا، در این بخش، هم نسبت به گذشته تاریخی تورک ها، عرب ها، عثمانیه، مسلمانان، مسیحی ها، غربی ها، جنگ های صلیبی، فراماسونری، نقش فراماسون ها و …، هم در گذشته، هم در حال و روزگاری که ما در جهان جهل آزادانه اسب جهالت خود را می تازانیم و نان این آزادی در جهالت خودمان را می خوریم و هم نسبت به آینده تاریخی تورک ها، جهان تورک، عرب ها، جهان عرب، جهان اسلام و اسلامی و جهان مسلمانان و … نظریاتی را به میانه میدان پرت کردیم.
همچنین در باره تاریخ دشمنی دشمنان،عوامل دشمنان در میان تورکها و مسلمانان، و نیز در باره قدرت، نقش واقعی، اجرایی و تاریخی قدرت، قدرت یابی، بازی با ابزارهای قدرت، اعمال قدرت در جهان واقعی و در جهان خارج از ذهن و علاقه ما، عوامل انسانی، مادی، مالی، پولی، وسعت یا محدودیت سرزمینی قدرت، منابع زیرزمینی قدرت، قدرت فکر، ابتکار و اختراعات، قدرت بازو - کار و قدرت مالیاتی، قدرت نظامی و ... هم نظریاتی را مطرح کردیم.
آرزوهای و نقشههای دور و درازمان، هم برای جهان تورک و تورکها، هم برای جهان عرب و عربها و هم برای جهان اسلام و مسلمانان را هم مطرح کردیم. تا چه شود. شاید تغییر سرنوشت تورک ها، عرب ها، مسلمانان و خاورمیانه و … با تغییر یکی از ماها عوض بشود.
در نهایت، سخن را کوتاه کرده، برای خواندن کتابی قصد قربت کردیم، اما کتابی که باز شد، "دیوان لطفی یا دیوان گدا" نام داشت.
این دیوان، نه تنها تورکی، قدیمی، دست نوشته، خوشنویسی شده (که ما توان خواندن آن را نداشتیم) بود، بلکه این کتاب تورکی "بلسان جغتایی" هم نوشته شده بود که ما در همه این موارد مذکوره، دوران نوزادی خودمان را می گذاریم.
پرواز در اوج کوه قاف، عنقا می خواهد. چنان عنقایی که باید در آتشی که خود می سازد و آتش می زند و خوش هیزم آتش خود ساخته ویرانگر خودش است، باید بسوزد. چنان عنقایی که جرات زنده شدن از خاکستر خودش را هم داشته باشد، می توان در این کوه قاف زبان تورکی بال پرواز بگشاید.
مای نوزاد تورکی که در وطن خودمان، چنان زندانی و بدون حق و حقوق هستیم که توان و حق خواندن و آشنایی علمی و تخصصی با زبان ملی ملت تورک، یعنی خودمان را نداریم. خودمان را در آتشی که خودمان روشن کرده باشیم به آتش عصیان نکشیده ایم و از آن چه هستیم خالی شده و از نو و دوباره جاه و قدرت نگرفته ایم، چنان پرواز بعید است.
در نتیجه این زندانی شدن هایمان در جهان جهل و جهالتی که دیگران ما را در درون آن آزاد گذاشته اند، در خواندن و ادراک کتاب های تورکی تاریخی و دست نوشته قدیمی با لهجه های تورکی بیگانه ایم. انگار، خودمان، با خودمان و داشته ها میراث هایمان بیگانه ایم.
،ما، نه تنها زندانی جهل و جهالت هستیم، بلکه زندانی ناآشنایی با لهجه های غیر از لهجه تورکی تورک های اوغوز مرکزی و غربی هم هستیم.
در نتیجه، ما نتوانستیم کتاب تورکی به لهجه جغتایی را بخوانیم. خواندن و آشنایی با محتوای آن را به روز دیگر موکول کردیم تا اگر بتوانیم و اگر نسخه چاپی آن را آن هم با الفبای تورکی-عربی رایج در آزربایجان جنوبی بدست بیاوریم، خواهیم خواند یا به خواندن آن تشبث خواهیم کرد.
آنگاه و در ادامه همین برنامه، کتاب دیگری را باز کردیم که توسط چند قلم (احتمالا افراد متعددی) نوشته شده بود. با فیزیک این کتاب، تعداد صفحات آن، میزان آسیب دیدگی، و ... بطور کلی با ظاهر کتاب آشنا شدیم.
اما چون این هر دو کتاب، نه تنها برای ما جالب توجه بود، بلکه جزو آثار ارزشمند قدیمی، دست نوشته و خطی تورک ها بود، صلاح در آن دیدیم که در فرصت دیگری به متن و مغزاین دو کتاب بپردازیم.
انصافعلی هدایت
01 جولای 2025
No comments:
Post a Comment