انحلال یا ادغام: آیا سپاه پاسداران به پایان خط رسیده است؟
بنا به گفته رئیس جمهور آمریکا، سپاه پاسدارن "حامی اصلی سازمان های تروریستی" است. این سخن به آن معنی است که اگر خود سپاه، یک سازمان تروریستی هم نباشد، تشکیلاتی است که گروه های تروریستی را تاسیس و مسلح کرده و به آن ها آموزش ها و اطلاعات لازم برای کشتار انسان ها را می دهد.
به همین جهت، سپاه پاسداران، بخشی از بدنه تروریسم است و باید از بین برود.
بنا بر اطلاعاتی که از داخل ایران به رسانه ها درز می کند، رهبران ارشد نظام ایران هم متوجه وخامت اوضاع، آن هم به ضرر مردم ایران شده اند. برای همین، سپاه پاسداران را به پادگان هایشان کشانده اند.
بطوری که رد پای سپاه در زلزله کرمانشاه هم دیده نشد و بجای سپاه پاسداران، این سربازان و کادرهای پایین ارتش بودند که در خیابان ها دیده شدند و رسانه های دولتی برای اولین بار تلاش کردند تا برای ارتش چهره بهتری و خدمتگذاری ترسیم کنند.
از سخنانی که در محافل سیاسی ایران رد و بدل می شود هم می توان فهمید که مدت هاست گوش ها به زمزمه های "ادغام سپاه در ارتش" عادت کرده اند.
این همان سفارشی بود که سال ها قبل، من شخصا در مقاله های خود برای سپاه توصیه کرده بودم اما بنظر می رسد که بسیار دیر به آن سفارش ها عمل شده است.
طبق صل یکصد و چهل و سوم قانون اساسی؛ "ارتش جمهوری اسلامی ایران پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی و نظام جمهوری اسلامی کشور را بر عهده دارد."
و سپاه پاسداران هم بر طبق اصل یکصد و پنجاه قانون اساسی "سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در نخستین روزهای پیروزی این انقلاب تشکیل شد، برای ادامه نقش خود در نگهبانی از انقلاب و دستاوردهای آن پابرجا میماند."
آیا واقعا سپاه یک سازمان تروریستی است؟
آیا سپاه حامی تروریسم در منطقه و جهان است؟
آیا امکان دارد که سازمان و تشکیلات سپاه و سازمان های وابسته به آن ملغاء بشوند؟
بر اساس کدام تئوری های سیاسی، قانونگذاران ایران بخود اجازه دخالت در دیگر کشورها را داده اند؟
آیا کشوری وجود دارد که نیروی نظامی آن یا بخشی از نیروهای امنیتی آن، برای خود حق دخالت در امور دیگر کشورها و حمایت از مستضعفان را قایل شده باشد؟
چقدر احتمال دارد که سپاه در بدنه ارتش ادغام گردد؟
آیا اگر سپاه در ارتش ادغام گردد، ارتش ماهیت سپاه را نخواهد گرفت؟ همان طور که با ادغام کمیته ها در شهربانی، پلیس رنگ و بوی کمیته و سپاه را گرفت.
برای این که ماهیت سپاه تغییر یابد و سازمان های مسلح دیگر را هم به ویروس تروریسم آلوده نکند، چه باید کرد؟
آیا با توجه به قانون اساسی، امکان دارد که بدون تغییر قانون اساسی، سپاه را لغو و یا آن را در نیروهای ارتش ادغام کرد؟
آیا نباید برای لغو سپاه و یا ادغام سپاه در ارتش، به رفراندم قانون اساسی مراجعه کرد؟
آیا حکم حکومتی رهبر می تواند بر قانون اساسی ارجحیت داشته و بدون تغییر قانون اساسی، سپاه را منحل و یا در ارتش ادغام کرد؟
اگر سپاه لغو یا در ارتش ادغام شود، بر سر آن همه دارایی ها، شرکت ها، بانک ها، موسسات مالی و سرمایه گذاری ها، و نیروهای آن چه خواهد آمد؟
آیا باید ارتش یا یک نیروی جدیدی که نهایتا هم باید از اعضای سپاه باشند، با ماموریت جدیدی بوجود بیاید؟
اگر همان افراد سپاه در ارتش ادغام شوند، آیا همان حرکت های تروریستی اما در زیر نام جدید ادامه نخواهد یافت؟
آیا در صورتی که سپاه منحل شود، افراد آن که در قوای دیگر و سازمان های دیگر هم مسئولیت دارند، از آن مسئولیت ها برکنار خواهند شد؟
تکلیف ملت و دول خارجی با پاسدارانی که به عنوان نماینده در مجلس، یا به عنوان وزیر، معاون و مدیر، قاضی و دادستان، ماموران در نهادهای موازی اطلاعاتی و قضائی یا بعنوان سفیر، استاندار، فرماندار، بخشدار، عضو شورای شهرها، یا به عنوان مدیران بانک ها و موسسات عمومی و خصوصی هستند، چه خواهد شد؟
آیا احتمال دارد که این نیروهایی که به میلیاردها دلار دسترسی داشتند و دارند و دارای تسلیحات نظامی شیمیایی و اتمی هم هستند، به نوعی از گروه های شورشی در منطقه بدل نخواهند شد؟
آیا سپاه پاسدارن می تواند به قوه ای برای کودتا در ایران، برای حفظ جایگاهش بدل شود؟
آیا مردم ایران راضی به از بین رفتن سپاه پاسدارن هستند؟
چرا سپاه در مقابل انحلال یا ادغام آن در ارتش، مقاومت و مخالفت خواهد کرد؟
در نزاع برای انحلال یا اذغام سپاه، تامین منافع رده های ارشد سپاه مورد نظر رهبران ایران و خود سپاه است یا منافع بدنه و رتبه های پایین سپاه؟
آیا سپاه بخشی از بدنه دستگاه سرکوب و مخالفت با حقوق و خواست های حقوقی و مدنی ملل غیر فارس و آزادی های مردمی بوده و است؟
آیا با انحلال یا ادغام سپاه در ارتش، احتمال دارد که آزادی ها در کشور افزایش یابند؟
آیا اگر سایه دیکتاتوری سپاه از سر مردم و ملل برداشته شود، حرکت های مدنی-مردمی قوت و قدرت خواهند گرفت؟
اگر سپاه پاسداران منحل و یا در ارتش ادغام شود، آیا ایران با خلاء نیروی قدرتمند نظامی روبرو نمی شود؟
آیا با انحلال سپاه یا ادغام آن در ارتش، احتمال می رود که مرزهای ایران از هم بپاشد؟
چرا نیروهای مرکزگرا یا سنترالیست یا فارس محور، در مخالفت با سپاه پاسداران سخن نمی گویند؟
چرا همه نیروهای ایرانگرا و فارس محور، بنوعی و حتی با سکوت خود، از تداوم حیات سپاه پاسداران حمایت می کنند؟
چقدر احتمال دارد که سپاه پاسداران به عنوان یک تشکیلات تروریستی، از طرف رهبران آمریکا، برسمیت شناخته شود؟
اگر سپاه پاسداران مورد تحریم و همچنین مورد هدف ارتش های جهانی برای مبارزه با تروریسم قرار گیرد، آیا ایران باید وارد یک جنگ تمام عیار شود تا منافع چند فرمانده سپاه را تامین کند؟
چرا رسانه های وابسته به سپاه می خواهد به ایرانیان القاء کنند که با آغاز جنگ با سپاه، جنگ جهانی سوم براه خواهد افتاد؟
ایران و مسئولان ارشد نظام حاکم تا کجا می توانند و می خواهند در حفظ سپاه پاسداران مقاومت کرده و منافع ملی همه ملل ساکن ایران را بخطر بیندازند؟
آیا رهبران ایران آمادگی دارند تا وارد یک جنگ دیگر، آن هم بخاطر حفظ منافع اقتصادی بسیار کلان چند فرمانده سپاه، شوند؟
در صورت وقوع جنگ بخاطر حمایت سپاه از تروریسم جهانی، آیا باید مردم ایران فرزندان و جان و مال خودشان را فدای اهداف تروریستی، غیر انسانی و منفعت طلبانه و دیکتاتوری چند فرمانده سپاه بکنند؟
آیا با انحلال یا ادغام سپاه در ارتش، احتمال دارد که ثروت ملل بطور مساوی در بین ملل ساکن در ایران کنونی تقسیم شود و از میزان تبعیض ها، بخصوص تبعیض های اقتصادی و سرمایه گذاری ها کاسته شود؟
آیا سپاه پاسداران در ترویج و تعمق تبعیض ها و نژادپرستی در ایران و بر علیه ملل تورک، عرب، بلوچ، تورکمن، قشقایی و ... و به نفع قوم فارس، نقشی دارد؟
انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
دوم دسامبر 2017
HEDAYAT222@YAHOO.COM
Comments
Post a Comment