Saturday, February 17, 2018

دیالوگ: ایدئولوژی انقلاب ۱۳۵۷: "مرگ بر ..." - بخش دوم


برنامه هفته چهلم و چهارم (44) دیالوگ
مدیر برنامه: انصافعلی هدایت
میهمانان برنامه:
دکتر هوشنگ امیر احمدی
دکتر شهسوار کریم زاده
محسن ابراهیمی
 صلاح ابوشریف الاحوازی
برنامه دیالوگ، هرهفته روزهای
شنبه، از ساعت ۲۱:۳۰ به وقت تبریز از تلویزیون  
گوناز تی وی" پخش می شود
https://youtu.be/ocmMtp3VG5M

انقلاب 1357 با شعار "مرگ بر ..." آغاز شد. در ابتدا این شعار متوجه شاه یا همان رهبر بود اما هر چه انقلابیون و ملاهای فارس بر حکومت مسلط تر شدند، شعاع دایره "مرگ بر ..." وسیعتر شد. صدور شیعه با خوانش فارس به نام انقلاب، به کشورهای مسلمان و عربی، تعبیر جدیدی از "مرگ بر ..." بود.
این شعار با "مرگ بر ضد ولایت فقیه"، شیعه تورک و مخالفان ایدئولوژیک ملاهای فارس را هدف گرفت و به تصفیه مخالفان در آذربایجان بدل شد. "لیبرال های مدافع خمینی، جان سالم بدر نبردند.در مرحله بعد، گروه های چپی که طرفداران سر سخت خمینی بودند، هدف "مرگ بر ..." قرار گرفتند. آنگاه، "مرگ بر ..." بر گروه های مسلمان شیعه فارس، مستولی گشت. در ادامه هم، به پاکسازی همراهان انقلاب که با خمینی در یک هواپیما آمدند، منجر شد.
بنظر می رسد که "شعار مرگ بر ..." ضحاک قرن ماست که به نام انقلاب و اسلام، از "مرگ دیگران" سیر نمی شود. مرگ آزادی اندیشه، سخن و نوشتار را هم ساز کردند.
آزادی زن را کشتند و او را به انسان بیر اراده، بدل کردند.حتی حق پوشیدن لباس دلخواهش را هم از زن گرفتند.
"مرگ بر ..." با خود سایه ماتم و افسردگی اجتماعی را آورد. بیش از 60 درصد ایران افسرده است. مواد مخدر برای فرار از افسردگی را بر جامعه تزریق کردند. قبرستان ها آباد شدند.
جنگ با عراق، از کشته ها، پشته ساخت اما ضحاک ایرانی سیر نشد و مرگ را به کشورهای منطقه صادر کرد. منطقه با پول و سلاح ایران در خون و مرگ غلطید. سفارتخانه ها و کنسولگری ها از مرگ در امان نماندند. ایران به کشوری برای کشتن انسان ایرانی و غیر ایرانی بدل شده است. "مرگ بر..." مقدس شده است. بنظر می رسد که "مرگ بر ..." ایدئولوژی اساسی و هدف زندگی انقلاب 57 ایران بوده است.
آیا "مرگ بر ..." ایدئولوژی انقلاب و ایران است؟
آیا شعار مرگ بر ...، استراتژی انقلاب 57 بود یا شعاری ساده، بدون برنامه و پشتوانه فکری است؟ /// آیا شعار سازنده ای در انقلاب مطرح شده است؟
بغیر از شعار "مرگ بر ..."، کدام شعار انقلاب هنوز زنده است و انقلاب و حاکمیت از آن دفاع می کند؟
فرق شعار "مرگ بر ..." با تروریسم دولتی و انقلابی در چیست؟
آیا صدور انقلاب، هدفی جز کشتار انسان های فراتر از مرزهای ایران را تعقیب می کرده و می کند؟
آیا سپاه قدس، عزرائیل ایران برای کشتار خارجی ها نیست؟
نتایج روانی شعار "مرگ بر ..." در داخل ایران و در عرصه بین الملل چیست؟
آیا شعار "مرگ بر ..." جنبه های اقتصادی هم داشته و دارد؟ و آیا می توان غارت اموال مردم از طریق بانک ها، موسسات مالی و پولی دولتی و شبه دولتی را هم جزو "شعار مرگ بر ..." تحلیل کرد؟
آیا مصادره اموال که هنوز هم اجرا می شود، شاخه اجرایی "مرگ بر ..." در زمینه اقتصادی و اموال مردم نیست؟
آیا اعتقاد به مرگ و کشتن "غیر خودی" که مخالف دیدگاه و منافع فارسیسم است، باعث دشمن تراشی در داخل و در صحنه بین الملل نشده است؟
آیا شعار "شعار مرگ بر ..." نشان نمی دهد که پانفارسیسم و پان ایرانیسم سر سازش و صلح با ملل غیر فارس در دورن و با سایر ملل در دیگر نقاط دنیا را ندارد؟
آیا تلاش برای دستیابی به سلاح های اتمی و موشک های دور برد، برای کشتار بیشتر انسان ها و ترساندن جهانیان نیست؟
آیا نگرش ایران به زندگی، در زیر سایه شعار "مرگ بر ..." می تواند برای جهان یک شعار و هدف امیدوار کننده ترسیم بکند؟ یا صلح بیاورد؟
آیا ملل، در ایران، می توانند شاد باشند، در حالی که "مرگ" و "کشتن مخالف"، هدف اصلی زندگی آنان است؟
آیا انسانی که ایدئولوژی او، "مرگ بر ... " است، می تواند از دموکراسی و حقوق بشر، فهم درستی داشته و به اجرای دموکراسی و حقوق بشر، تن بدهد؟
آیا وقتی در ایدئولوژی ایرانی، مرگ خودی "شهادت" است و آن را تبریک می گویند و خانواده مرده اعتراض نمی کند که چرا فرزند من را کشته اید و همچنین زمانی که مرگ "غیر خودی" را "هلاکت" یک جهنمی می نامند که ایرانی را به بهشت خواهد برد، امکان صلح با انسان غیر ایرانی، دگر اندیش و دگر باور، وجود دارد؟
آیا این تفکر که نباید در کنار ملتی به نام فارس، ملت دیگری، و در کنار زبان فارسی، زبان دیگری باشد، از ایدئولوژی "مرگ بر ..." ریشه نگرفته است؟ و بر مرگ ملل و زبان های غیر فارس اصرار نمی ورزد؟
آیا با شعار "مرگ بر ..." می توان جامعه ای مدرن و توسعه یافته فکری، علمی، تکنولوژیک، دموکراتیک و حقوق بشری ساخت؟
چطور می توان نسل جدید تربیت شده با ایدئولوژی "مرگ بر ..." را از چنگال باور به مرگ دیگران و مرگ اراده و حقوق انسان ها، آزاد کرد؟
اگر "مرگ بر ..." یک ایدئولوژی و جهانبینی است، چه جهان بینی ای باید به ایرانیان داده شود تا ایرانیان از درون تغییر کنند؟
آیا با تغییر رژیم و حاکمیت، امکان تغییر ایدئولوژی در ایران وجود دارد؟
آیا اپوزیسیون خارج نشین و ضد حاکمیت فعلی، "مرگ بر تورک، عرب، بلوچ، تورکمن، قشقایی، لر، بختیاری، گیلکی و مازنی و ..." را نمی خواهد؟ و به حقوق آن ملل، همان طور که آن ملل باور دارند و می خواهند، سر خم می کند؟ آیا اپوزیسیون خارج نشین، این ملل را به عنوان ملل مساوی با فارس برسمیت می شناسد؟ و آیا خواهان برابری 100 درصدی فارس و دیگر ملل است؟
انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
هجدهم فوریه 2018
hedayat222@yahoo.com

No comments:

Post a Comment

در حسرت سنت روشنفکری ملل قبل از سرکوب توسط کودتاچیان

 در حسرت سنت روشنفکری ملل قبل از سرکوب توسط کودتاچیان https://youtu.be/Rw7VQVAIMAU?si=B_nulJvCDnyIaojl ممالک محروسه قاجار روشنفکران و رهبران...