جامعه ایران، ثمره شستشوی مغزی است
نه تنها تو و من که صد درصد ایرانی ها، در یکصد سال گذشته، بطور سیستیماتیک، شستشوی مغزی شده ایم.
در نتیجه این همه سال شستشوی مغزی، آنچه در باره تورکها و بخصوص قاجاریه می دانیم، همگی، دروغ هستند.
متاسفانه در راستای شستشوی مغزی ما در ایران پانفارس زده، مفهوم اصلاحات و اصلاحات انجام شده در دوره قاجار، از کارنامه قاجار و تورکها حذف شده و به کارنامه پهلوی افزوده شده است.
پانفارسیسم و سیستم شستشوی مغزی او، نقش و جایگاه تورک ها و شاهان تورک در توسعه و مشروطه را تحریف کرده و با نابودی حقایق تاریخ مستند و نزدیک ما، دروغ های عمدی و ساخته شده آگاهانه را به ما تحمیل کرده اند.
بخاطر همین دستکاریهای عمدی است که ما از تاریخ جدیدمانکه در زیر نورافکن کتابت، چاپ، موسسات خبری، و ... بوده، بی خبریم.
اما در باره هزاران سال قبل که اسناد بسیار اندکی (واقعی یا جعلی) در دست داریم، اطلاعات و جزئیات غیر قابل باوری بسیاری در دست داریم.
چون، سیستم شستشوی مغزی حاکم بر ایران می خواهد و اراده کرده است که ما چه چیزهایی را بدانیم و چه چیز هایی را ندانیم و یا اطلاعات غلط و جعلی داشته باشیم.
وضعیت موجود جامعه امروز ایران، در همه زمینه ها، ثمره صد سال فعالیت سیستماتیک سیستم شستشوی مغزی حاکم بر سیستمهای اداره ایران است.
برای همین است که ایرانی ها نتوانسته اند، بعد از سپری شدن یکصد و پانزده سال از مشروطیت، به اهداف مشروطهای که در زمان قاجاریه و در نتیجه اصلاحات، اداره، قانونی و اداری - اجرایی شده بود، دست یابند.
شما و ایرانی ها از معنا، مفهوم و چگونگی مواردی چون برابری شاه و فرد عادی یا شهروند، قانون، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر، حق تعیین سرنوشت و ... بی خبر هستیم.
و آنچه در باره اینمفاهیم در اذهان همه ما در ایران است، مفاهیم "دیکتاتور زده" اما تحت پرچم دموکراسی است.
اگر درک درستی از مفهوم آزادی، دموکراسی و حاکمیت ملت، قانون، برابری شاه و شهروند و ... می داشتیم، باید به آن ها می رسیدیم و یا درک درستی از آن ها در جامعه رواج می داشت.
آیا چنانوضعی در ایران دیده می شود؟
در نتیجه همین است که ادعا میکنیم؛ شناختی از ناصرالدین شاه و اصطلاحات او و همچنین از مفهوم دموکراسی و آزادی های احمدشاه نداریم.
Comments
Post a Comment