اراده قربانیان شستشوی مغزی

اراده قربانیان شستشوی مغزی 

شستشوگر مغزی می داند که از قربانی چه می‌خواهد. او می تواند رفتار و عکس العمل‌های مورد نظر خودش را در فکر و رفتار قربانی ایجاد بکند.

اما قربانی شستشوی مغزی به رفتار و تغییر ذهن و اراده خویش بر اساس خواست شستشوگر ذهنش آگاه نیست.

 قربانی فکر می‌کند که اراده آزادی دارد.‌ فکر می‌کند که بر اساس ادگراده خودش تصمیم می‌گیرد که فلان رفتار را بکند.

این خرس، مانند بسیاری از انسان‌ها و جماعات، قربانی شستشوی مغزی-آموزشی یک سیستم است که از قبل وجود و رفتار او نفع می‌برد.

این خرس، مانند انسان‌های شستشوی مغزی-آموزشی شده، همان رفتاری را می‌کند که تحت شرایطی به او یاد داده اند.

تکرار یک رفتار، فکر، چیزی است که یک شستشوی مغزی-آموزشی شده انجام می‌دهد و با قدرت از آن و از استقلال خود سخن‌می گوید.

او هزاران دلیل می‌آورد که استقلال دارد. مطالعه می‌کند. می اندیشد. انتقاد می‌کند. پس آزاد است و انتخابش آزادانه است، رفتارش و فکرش آزاد است.

اصرار او بر تکرار دایمی و یکنواخت فکر، رفتار و قابل پیش بینی بودنش، نشانگر شستشوی مغزی-آموزشی او است.

منابعی که او مطالعه می کند، بر لمق و نفوذ سیستم شستشوی مغزی-آموزشی وی می افزایند.

او نمی داند که تمامی سیستم‌های فکری، اجتماعی، دینی-عبادی، سیاسی و آموزشی در جهان، بر شستشوی مغزی-آموزشی استوار شده است.

تمامی ادیان، سیستم‌ها و دولت ها، قالب‌هایی را از قبل ساخته اند و همه افراد را در طول دوره آموزشی و کاری، وارد آن قالب کرده و به شخصیت،  فکر، روان، رفتار، عمل‌ها و عکسل العمل الی افراد شکل و قالب مورد نطر را می دهند تا رفتار فرد از قبل قابل پیش بینی و قابل کنترل باشد.

لذا چگونگی تفکر، چگونگی نتیجه گیری، چگونگی عمل، چگونگی تغییر رفتار و ...افراد و جوامع قابل فهم و ادراک هستند. سیستم می تواند آن‌ها را به دلخواه تغییر داده یا به آن‌ها سمت و سوی جدیدی بدهد تا آن‌ها یا در مقابل خواست سیستم مقاومت نکنند و یا مقاومت کمتری داشته باشند و یا در جهت اهداف سیستم، بدون دریافت اجر و مزدی، رفتار داوطلبانه داشته باشند.

 انصافعلی هدایت