کارکرد دوگانه دین و ایدئولوژی: چرا اقلیتها، انسانیتر رفتار میکنند؟
کارکردکارکرد دوگانه دین و ایدئولوژی: چرا
کارکرد دوگانه دین و ایدئولوژی: چرا اقلیتها، انسانیتر رفتار میکنند؟
دوستی نوشت:
دین اسلام دین رحمت و عطوفت و مهربانی هستش. از زمانی که پانفارسها سرکار اومدن چهره دین رو بد جلوه دادن. نمونش ترور پرورش دادن ما. فرق نداره نماز رو تو خونه يا مسجد یا کوه بخوانیم. ذکر خداست. دین سیاسی نیست. دین رو خدا فرستاده تا پایبند به چیزی باشه. سوء استفاده از آن، مثلا تشکیلات تروریستی یا با نام دین هر کاری کردن جایز نیست.
نوشتم:
انسانها بدون ایدئولوژی یا دین نمی توانند زندگی بکنند. چون، انسان حیوان دینتراشی است. چرا که دین یا ایدئولوژی، به بعضی از سوالها جواب می دهد. نگاه به جهان و تفسیر آن را معین میکند. به زندگی سمت و سو می دهد. انسانها و اجتماع را در حول محور دین یا ایدئولوژی متمرکز کرده، از انرژی آنها سئنرجی بوجود میآورد.
دین و ایدئولوژی انسانها را برای بدست آوردن حداکثر منافع و دفع ضرر و دشمن، بسیج میکند. به انسانها اهداف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، اهداف این جهانی و شاید هم اهدافی در جهان دیگر ارائه می دهد.
دین و ایدئولوژی به انسانها جسارت جنگیدن و کشتن می دهد. انسانها هم بر اساس مجوزهایی که اهدافشان به آنها میدهد، کشتن و قتل دیگران را نه تنها مجاز که واجب می دانند و به قانون بدل میکنند.
اگر هم روزی، دین و ایدئولوژی عامل کشتار گسترده انسانها نشوند، قانون انسان ساخته که به جای ایدئولوژی و دین خواهد نشست، به توجیه گسترده کشتار انسانها خواهد پرداخت و قتل و کشتار را تشویق خواهد کرد. چون منابع اندک و نیاز بیشتر است و رقابت بر سر منابع شدیدتر است.
اگر یک دین و ایدئولوژی یا دیندارانی، تا کنون دست به کشتار در راه اهداف و منافعشان نزده اند، حتما در آن محیط، در اقلیت بودهاند و زورشان به دیگران نمیچربیده است.
یعنی آن دین، ایدئولوژی و طرفدارانشان در اقلیت بوده و در مرحله و دوره تاسیس ایدئولوژی و ملت بودهاند.
اگر آنها از مرحله تاسیس ایدئولوژی و ملت بگذرند و به مرحله تحکیم قدرت و اعمال قدرت برسند، حتما به کشتار انسانها و اقلیتهای زیر دست و ایدئولوژیهای رقیب اقدام خواهند کرد.
چون اصل در اجتماعات انسانی (برعکس اجتماعات حیوانی) دستیابی به حداکثر اهداف و منافع معین است.
در چنان شرایطی، دشمنی با کسان و ملتهایی که در مقابل اهداف و منافع شما ایستادهاند، به یک امر ضروری، واجب اجتماعی، ایدئولوژیک و دینی بدل می شود.
لذاست که اقلیت ها در هر اجتماعی، انسان دوست، زحمتکش، فداکار، مهربان و دور از خشونت هستند اما و اگر همان گروه در جایی دیگر و در شرایط زمانی و مکانی دیگر، و در اکثریت و قدرت در نظر گرفته بشوند، مشاهده خواهیم کرد که چه جنایت هایی را بر علیه دیگران اعمال خواهند کرده و یا کرده اند.
انصافعلی هدایت
Comments
Post a Comment