متخصصان ایرانی نژادپرستی و ایدئولوژی را به ساحت علم تزریق میکنند
متخصصان ایرانی نژادپرستی و ایدئولوژی را به ساحت علم تزریق میکنند
رهبران ایران سیاسی موجود، میخواستند تا در صد سال اخیر، رنگ و بوی هویت "فارسی-ایرانی" را به تمامی ملل تورک آزربایجان جنوبی، تورک قشقایی، تورک صحرا، عرب، بلوچ، کرد، لور، و ... و همچنین به توده های کولی فارس تحمیل بکنند.
آنها، با وجود صرف هزاران میلیارد دلار از ثروتهای همه ملل و اعمال کشتارها و قتل عامها همین صد سال و آموزش اجباری ایرانیت، هنوز موفق به ایرانسازی سیاسی، ادبی و اجتماعی و هویتی در میان آن ملل موفق نشده اند. هر ملتی، هویت تاریخی اصلی خود را "نه ای انی" که "هویت ملی" خود میداند که یا تورک، یا عرب، یا بلوچ یا کورد یا لور و ... هستند.
در چنین شرایطی و با وجود فریاد بلند تفاوتهای هویتاای ملی، چطور می توان از ژن یا دی.ای.ای ایرانی (؟) در گذشته های دور، بخصوص در دوران هزار ساله اخیر تحت حاکمیت ملطق تورکان و سیصد ساله حاکمیت مطلق عربها و در قبلتر ازعرب ها هم شراکت تورکها در اقتدار و حاکمیت سیاسی و نظامی سخن گفت.
از طرف دیگر، هیچ ملتی در این پهنه از جغرافیا دارای اکثریت مطلق عددی نیست. حتی اگر تورکها هم اکثریت نسبی عددی را داشته باشند،نمی توان از مجموعه های انسانی دیگری چون عربها،بلوچها، کردها، لورها، طالشها، گیلکها، مازنیها، یهودیها، زرتشتیها، و ... را تورک یا فارس یا حتی ایرانی نامید. چر
چرا که ایرانیت مشخصه ممیزه گروههای انسانی در این پهنه سرزمینی نیست. چون اسم و کلمه ایران جدید اما ساکنان این پهنه در این مناطق قدیمی تر از تاریخ کوتاه و مصنوعی ایران سیاسی هستند. وقتی افراد متخصصی از دی.ای.ان یا ژن ایرانی سخن میگویند، باید توضیح بدهند که منظور آنها دقییا مردمان کدام منطقه و با کدام نسب و ویژگی ملی-قومی است.
چون "ایرانی" یک کلیت ساختگی، مصنوعی و جدید سیاسی از ملل و سرزمینهای تاریخی و مستقل است. یعنی ایران فاقد مفهوم یک گروه خاص انسانی با ویژگی یکسان است.
منظورم آن است که وقتی از آزربایجان جنوبی، تورکمن صحرا، قشقاییستان حتی از خراسان سخن گفته شود، مقصد و مقصود تورک ها هستند.
همان طور که وقتی از احواز، زاهدان و ... سخن گفته میشود مقصد و مقصود عربها و بلوچها هستند.
اما وقتی از طهران، از قم، از اصفهان، از شیراز، از یزد، از کاشان، از ... سخن گفته می شود به مجموعه معینی گروه ملی استناد نمیتوان کرد. چرا که این استانها از مجموعه اجتماعات گروههای ملی-قومی تشکیل شدهاند. حتی میتوان با استناد به تاریخ سیاسی و ادبی، اجتماعی، معماری و هنری این شهرها و مناطقی جغرافیایی ادعا کرد که تورکیت بیشتر در دی.ان.ای و ژن آنها وجود خواهد داشت.
آیا میتوان از دی.ان.ای آمریکایی سخن گفت؟ در حالی که آمریکا به معنی جزایر انسانی با ویژگیهای بسیار متفاوت است. یعنی دی.ان.ای آمریکایی وجود ندارد. الا این که اراده سیاسی بخواهد "دی.ان.ای آمریکایی" را به زور به مغز مللی که از سرزمینهای مختلف با آنجا کوچ کرده اند، تحمیل و تزریق بکند.
چرا که آمریکا یک واحد سیاسی پانصد ساله و اجتماعاتی از گروههای ملی - قومی پراکنده است.
لذا وقتی از طهران، شیراز، اصفهان، یزد، کاشان، و ... سخن می گوییم، نمیتوان همه ساکنان آن مناطق را با یک هویت دی.ای.ای یا ژن تعریف کرد.
این نوع بیان مسائل علمی، تحمیل ایدئولوژی و نژادپرستی به علم و خارج کردن علم از مدار علم و توسعه علمی استکه منجر به علم زدایی و علم گری،ی از جوامع خواهد شد. در عین حالی که اعتماد به متخصصان را از بین خواهد بد. پس این وظیفه متخصصان علوم مختلف است که با سکوت خود از تحمیل نژادپرستی و ایدئولوژی به علم جلوگیری کرده، بین خود و سوئ استفاده از انها و علم را مشخص بکنند.
انصافعلی هدایت
ششم جنیوی 2025
Comments
Post a Comment