بررسی روش های مبارزاتی و شعارهای این مرحله از اعتراضات


مبارزه ملل و مردمان ایران در چه مرحله ای است؟

آیا مردمان ایران (تورک، تورکمن، قشقایی، فارس، عرب، بلوچ، لور، کرد و ... آمادگی روانی، اجتماعی و فکری برای سرنگونی و عبور از رژیم را دارند؟

آیا مردم، از تعصب های مذهبی برای حفظ رژیم و تسلط ملاها بر مردمان خارج شده اند؟

خواست های اساسی ملل غیر فارس در این اعتراض ها چیست؟

خواست های مردم فارس در این اعتراض ها چیست؟

آیا شعارهای "استعفاء استعفاء" رهبر و فرماندهان سپاه، می تواند دوای درد ملل ساکن در ایران باشد؟

آیا شعار "رفراندوم رفراندوم" همان طور که بخشی از معترضان در دانشگا فریاد زدند، "حیله ای برای فریب مردم" است؟

آیا ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و ... می توانند برای سرنگون کردن رژیم با فارس ها هم متحد شده و شعارهای مشترکی هم داشته باشند؟

آیا داشتن شعار مشترک در بین ملت فارس و دیگر مللی که اکثریت را در ایران دارند، به معنی آن است که باید ملل غیر فارس، شعارها و خواست های خودشان را برای دوران پس از رژیم دینی فراموش بکنند؟

چرا بعضی ها فکر و تصور می کنند که با رفتن رژیم ملاها از ایران، پهلوی ها یا مجاهدین به جای آن ها مستقر خواهند شد و وضع ایران آینده، بهتر از دوران پهلوی ها و ملاها نخواهد شد؟

آیا ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و ... نمی توانند و یا نخواهند توانست، به سرنوشت و خواست های ملی خودشان در پی سرنگونی رژیم،  جامه عمل بپوشانند؟

آیا یک ملتی، اعم از ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لور، کرد و ... فارس می تواند بدون حمایت سایر ملل، رژیم را سرنگون بکند؟

برای این که رژیم سرنگون بشود، چه راه حل هایی در پیش رو داریم؟

چرا همه ملل تورک، تورکمن، قشقایی، فارس، عرب، بلوچ، لور، کرد و ... حتی فارس ها، بطور کامل و برای سرنگونی رژیم به میدان نمی آیند؟ 
چه چیزها و سیاست هایی، مردمان را از مشارکت در سرنگونی رژیم باز می دارند؟

 نقش جنگ روانی گردان های سایبری سپاه و بسیج، برای منصرف کردن بخشی از ملل، از حضور در راهپیمایی های اعتراضی چقدر است؟

چرا بازاریان، اصناف، معلمان، کارگران، کارکنان پالایشگاه ها و پتروشیمی ها و نیروگاه ها و استادان دانشگاه ها و ...  در اعتصابات و اعتراضات مردم حضور  پر رنگی ندارند؟
چرا روحانیان و آیت الله ها در مورد حوادث و رویدادهای اجتماعی یا در کنار رژیم هستند و یا ساکتند و با سکوتشان از رژیم و جنایت هایش حمایت می کنند؟

چگونه می توان ملل غیر فارس را قانع کرد که می توانند در دوران بعد از سرنگونی رژیم، خواست ها و اراده خودشان را به کرسی بنشانند؟

آیا جنگ مرزی در میان ملل همسایه در ایران کنونی، مدیریت جنگ روانی حاکمیت برای انداختن اختلاف در میان ملل همسایه نیست تا آن ملل نتوانند را در مقابل رژیم  و دشمن مشترک یا هم متحد بشوند؟

آیا این امکان وجود دارد که ملل غیر فارس و حتی فارس ها، بعد از سرنگونی رژیم، به نقطه قبل از سال 1357 برگردند و دوباره، سیستم ولایت فقیه را در سیستم شاهی جستجو بکنند؟

آیا در پی سرنگونی رژیم، اذهان و اندیشه های ایرانیان، مثل گذشته باقی خواهد ماند یا بخاطر تجربه دو رژیم دیکتاتوری شاهی و دینی، از هر دوی این نوع حکومت ها دوری خواهند کرد و راه سومی را انتخاب خواهند کرد؟

برای پاسخ گویی به چنین سوال هایی، چهار مهمان، از چهار گوشه این کره خاکی، در دیالوگ حضور خواهند داشت:
آیت الله عبدالحمید معصومی تهرانی؛ از روحانیان خلع لباس شده و منتقد رژیم
جناب صلاح ابوشریف الاحوازی؛ دبیر کل سازمان های خواهان حق تعیین سرنوشت ملل غیر فارس در ایران
جناب جلیل آزادیخواه؛ نویسنده و محقق کرد
جناب عبدالله بلوچ؛ عضو هیات اجرایی جنبش ملی بلوچستان

انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
هفدهم (17 ژانویه 2020
hedayat222@yahoo.com

Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر