مقایسه ضرورت و آزادی افشاگری در ایران و جهان
برای این که افراد و مدیران، از قدرتی که قانون به آن ها داده، سوء استفاده نکرده و از آن قدرت برای تامین منافع شخصی، نزدیکان، همفکران و همجزبی های خود استفاده نکنند، نمایندگان مجلس و مطبوعات حق افشاگری مخالفان، رقیبان، مدیران و کارمندان را دارا هستند.
افشاءگری و جلوگیری از سوء استفاده افراد و مدیران در هر کاری و در هر سطحی، چه دولتی و چه بخش خصوصی، یکی از ضرورت های دموکراسی و آزادی بیان است. در جایی که افشاگری دیده نمی شود و تضمین و مصونیتی برای آزادی افشاگر وجود ندارد، نمی توان از وجود دموکراسی و آزادی سخن گفت.
بدون حق افشاگری برای افراد در جامعه، دموکراسی، آزادی، قانون و برابری افراد و فرصت ها بی معنا خواهد بود و "تبعیض"، در رگ و پی جامعه جریان خواهد داشت.
در نتیجه، افشاگری، از اصول غیر قابل ترک و عنصر اصلی نمایندگی و روشنفکری و کار مطبوعاتی و رسانه ای است. یعنی نمی توان، هم نماینده، مطبوعاتی-رسانه ای و همچنین روشنفکر بود و افشاگری هم نکرد.
افشاگری، به قدری مهم است که در بعضی از ممالک، افشاگر، بیش از نماینده مجلس اعتبار و اهمیت می یابد و به او حق مصونیت قضائی تعلق می گیرد.
در بعضی از کشورها، به افشاگر، "سوتزن" گفته می شود و طبق قانون، هویت، محل زندگی، شغل و جایگاه او جزو سریترین و امنیتیترین مسایل مملکت تلقی می شود.
یکی از نمونه های جاری و ساری افشاگری و سوتزنی، افشاگری احتمال سوء استفاده رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا از قدرت خود به عنوان رئیس جمهور بر علیه یک شهروند، آنهم در کشوری دیگر است که بعد از ماه ها بحث و گفتگو در دو مجلس آمریکا، به پایان خود نزدیک می شود.
حال سوال این است:
افشاگری چیست؟
جایگاه افشاگری در کشورهای دیگر و دموکراتیک در کجاست؟
افشاگر کیست؟
چه مطالبی را می توان افشاء کرد؟
آیا باید، تنها مدیران و کارکنان بخش دولتی، تحت نظارت مردم و افشاگران باشند یا بخش خصوصی هم تحت نظارت افشاگران خواهد بود؟
وضعیت افشاگران در ایران چگونه است؟
آیا قوانین در ایران از افشاگران حمایت می کند و طبق قانون، افشاگران مصونیت قضایی دارند؟
چرا علی خامنهای بطور علنی، خواستار متوقف شدن افشاگری در مطبوعات و رسانه ها شد؟
در صورتی که علی خامنه ای افشاگران را تهدید بکند، آیا می توان برای افشاگران مصونیت متصور شد؟
بالاترین ارگان افشاء کننده و نظارتگر بر مدیران و بخش خصوصی، مجلس و نمایندگان آن است. آیا مجلس و نمایندگان در ایران افشاگرانه عمل کردهاند؟
در حالی که همه متوجه شده اند که ایران (چه در بخش های دولتی، چه در بخش های نیمه دولتی و چه در بخش خصوصی و تعاونی ها) از فساد و سوء استفاده از قدرت و نیاز مردم به کالاها و خدمات اشباء شده است، در چنین حالتی، باید هر روز ده ها افشاگری صورت بگیرد ولی چرا نمایندگان در مجلس افشاگری نمی کنند؟
این در حالی است که به گفته برخی، شورای نگهبان قانون اساسی، با استناد به گزارش چهار منبع اطلاعاتی برا تایید یا رد صلاحیت کاندیداها، صلاحیت بیش از 170 تن از نمایندگان مجلس فعلی و نمایندگان دوره های قبلی مجلس را به "فساد مالی" متهم کرده و صلاحیت نمایندگی آن ها را رد نموده است.
اگر منابع امنیتی ایران، افراد، مدیران، مسئولان فاسد و سوء استفاده کننده دولتی، نیمه دولتی، مجلس، قوه قضائیه و ... را می شناسند، چرا آن ها را افشاء نمی کنند؟
چرا اطلاعات مربوط به فساد مالی و اخلاقی افراد و مدیران دولتی، نیمه دولتی و بخش خصوصی و تعاونی ها به مطبوعات داده نمی شود تا افشاء بشوند؟
کدام ارگان یا نهاد و یا قدرتی می تواند از افشاگری، آنهم در هر سطحی جلوگیر بکند؟
اگر شورای نگهبان، اسناد فساد مالی و اخلاقی افراد و مدیران را در دست دارد، چرا آن ها را برای محاکمه به افکار عمومی و دادگاه ها معرفی نمی کند؟
در عین حال، گفته می شود که شورای نگهبان قانون اساسی، برای تایید صلاحیت افراد برای شزکت در رقابت ها برای نمایندگی در مجلس، از آن ها رشوههایی معادل چهار میلیارد تومان درخواست کرده است.
اگر این ادعا صحت دارد، چرا اعضای این شورا هنوز، چنان جایگاه مهمی را اشغال کرده اند؟
چرا اسنادی که بر علیه اعضای شورا نگهبان یا کارکنان آن وجود دارد، افشاء نمی شوند؟
آیا شورایی که خود تحت شبهه سوء استفاده مالی و اخلاقی قرار دارد، می تواند و حق دارد که در باره دیگران تصمیم بگیرد؟ و آیا تصمیم آن ارزشی دارد؟
اگر شورای نگهبان به سوء استفاده از جایگاه و قدرت خود آلوده است و رشوه می گیرد، آیا می توان به کاندیداهای آن امید بست که در آینده و در مجلس، افشاگری بکنند؟
در چهل سال گذشته، کمتر موردی بوده است که توسط نمایندگان مجلس افشاء شده باشد، آیا اگر کاندیداها رشوه داده و پرونده داشته باشند، می توانند در مجلس افشاگری بکنند؟
آیا قوانین مصوبات مجلسی که حداقل یک سوم نمایندگان آن، متهم به سوء استفاده مالی -اخلاقی در چهار سال اخیر هستند، می تواند دارای ارزش قانونی بوده و برای رفع مشکلات جامعه، مفید فایده ای باشد؟
آیا خود این نوع نمایندگی و مجلس دارای جایگاه و ارزش قانونی خواهد بود؟
اگر بدانیم که اکثریت نمایندگان مجالس ایران در چهل سال گذشته، سوء استفاده های مالی و اخلاقی و سوء استفاده از موقعیت اداری و قانونی رئیس جمهور، وزراء، مدیران، مسئولان بخش های دولتی، نیمه دولتی، خصوصی و تعاونی را دیده و با دریافت "حق السکوت" (همان فساد مالی) از افشاگری خودداری کرده اند و منافع مالی خود یا کسان دیگری را بر منافع مردم مقدم دانسته اند، آیا می توان در انتخابات آینده به کاندیداهای جدید رای داد؟
آیا با شرکت در انتخابات آینده، به گسترش فساد بیشتر در ادارات و سازمان ها دولتی، نیمه دولتی و بخش خصوصی و تعاونی رای نمی دهیم؟
برای پاسخ به اینگونه سوال ها، آقایان:
دکتر محمدحسین یحیایی؛ نویسنده و محقق تورک آزربایجانی
جناب طاهر ابو نضال الاحوازی؛ سردبير هسته مركزي جبهه ديمكراتيك مردمي خلق عرب الاحواز
جناب یاشار اوستاجلو؛ متفکر و از روشنفکران تورک قزیلباش
مهمان این هفته دیالوگ خواهند بود.
انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
سی و یکم (31) ژانویه 2020
hedayat222@yahoo.com
Comments
Post a Comment