راه حل شما برای پایان دادن به نژادپرستی پانفارسیسم در ایران چیست؟

سلام دوست عزیز و ارجمندم، جناب یونس شاملی

نوشته شما را خواندم. 
مللی که تحت سیستم نژادپرستی هستند و شعار "عکس العملی "مرگ بر فارس" سر می دهند را غیر انسانی، نژادپرستانه و فاشیستی دانسته و شعار آنان را با رفتار هیتلر مقایسه می فرمائید.
نمی دانم، چطور این افرادی که قربانیان تبعیض و نژادپرستی هستند و می خواهند اعتراضاتسان را نمایش بدهند را چنین می بینید و چنان قضاوتی در باره رفتار آنان می کنید؟
در این صورت و با همین فرض، قضاوت شما در باره رفتارهای نژادپرستان پانفارس چگونه است؟ و چقدر سخت، خشن، معترضانه، انقلابی و ویرانگر خواهد بود؟  
بیایید به واقعیت های تاریخی و اجتماعی موجود در ایران و جهان بنگریم. 
بسیاری از اندیشمندان جهان، "انسان" را موجودی جنگنده و خشونت طلب و جوامع انسانی را در حالت طبیعی، در جنگ با هم می دانند.
دوم این که شما هم به تاریخ 97 ساله نوعی از جنگ و خونریزی پانفارسیسم (نژادپرستان فارس) اشاره کرده اید و فرموده اید که در صورت رخ دادن جنگی در جغرافیای ایران کنونی، تورک ها و دیگر ملل بیشتر از فارس ها کشته خواهند شد. چرا که ابزار دین و سلاح (پول، نفرات و ابزارهای کشتار) در دستان پانفارسیسم متمرکز شده است.
همچنین، شعار "مرگ بر فارس" را معادل نژادپرستی هیتلر دانسته اید و خواهان آن هستید که از این نوع شعارهای تند و عکس العملی که من توصیف کرده ام، خودداری بشود. 
در حقیقت، برای مقابله با کسانی که شعار "مرگ برفارس" می دهند، خواهان رفتار و اقدامی مشابه رفتار و اقدامی که در مقابله با هیتلر شد، هستید.
 در حقیقت، شما با هر نوع خشونت و جنگ و خونریزی و اعمال زور برای تحقق حقوق انسان هایی که یک قرن از حقوق اولیه انسانی محروم بوده اند، مخالف هستید.
می دانیم‌ که در کمتر جوامعی، بدون خشونت و خونریزی و شکنجه و زندان و اعدام، انسان‌ها توانسته اند به حقوق انسانی و اولیه یشان دست یابند و نژادپرستان و ناقضان حقوق بشر را به پذیرش حقوق انسانی خودشان تسلیم بکنند.
نژادپرستان، نه تنها از همین شعار "مرگ بر ..." بر علیه قربانیان استفاده می کنند، بلکه شعارهای مرگ بر تورک و ... را بطور عملی در همه زمینه های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، دینی، اخلاقی، اقتصادی، آموزشی، رفاهی و ... هم اعمال می کنند.
چرا که پانفارسیسم نژادپرست، ابزارهای قتل عام های خونین و آرام و بدون خونریزی فرهنگی، هنری، ورزشی و ... را دارد.
لکن در ایران تحت فرمان و سلطه نژادپرستان پانفارس، مللی که بخشی از فرزندانش جان به لب رسیده یشان شعار مرگ بر فارس را سر می دهند، حتی حق و توان دادن این شعار را هم ندارند. 
چون نه تنها فارشیسم حاکم بر ایران این اجازه را به این ملل نمی دهد، بلکه افرادی مانند حضرتعالی هم دست و بال ملل تحت ظلم و ستم را می بندید تا نتوانند، برای تحقق حقوقشان و کسب آزادی هایشان، دست به هر نوع خشونتی از جمله خشونت زبانی و شعاری بزنند.
شما راه رهایی از ظلم و ستمی که فارس های نژادپرست، نژادپرستانه، بر ملل غیر فارس روا می دارند را در چه می دانید؟
آیا شما به مردمان تحت ظلم و ستم‌ نژادپرستان فارس اجازه عکس العمل و حتی جنگیدن برای بدست آوردن حقوقشان را می دهید؟ آیا بدین ترتیب، تداوم ظلم و ستم نژادپرستانه را اخلاقی و مورد پذیرش قرار نمی دهید؟
شاید در جوامعی، انسان هایی باشند که خودشان را از نفوذ اندیشه های نژادپرستانه و اعمال سیاست های فارشیستی و هیتلری علیه مللی که آن ها را "اقلیت" می نامند، نه "ملت" آزاد کرده باشند. این گروه از انسان ها و جوامع به بخشی از سعادتی که اوتوپیای تاریخی انسان ها بوده است، رسیده اند.
سخن از جوامعی می رود که نژادپرستی در آن ها یکه تاز است و لگام اسب سرکش قدرت نژادپرستی را در دست دارند.
در مقابل آن همه سلاح، ارتش، نیروهای مسلح، بودجه و پول و دم و دستگاه تبلیغاتی، وزارتخانه های پروپاگاندایی که تحت نام آموزش و پرورش، آموزش عالی، صنایع و معادن، ارشاد و ... رادیو و تلویزیون  و ... زمینه های قتل عام های گوناگون جسمی، روحی و روانی، اجتماعی، قتل عام اعتماد بنفس فردی و عمومی در جوامع غیر فارس، قتل عام اقتصادی و توسعه ای و عقب مانده نگهداشتن همه جانبه ملل ضدنژادپرستی، عقب مانده نگهداشتن زبانی، حقوقی، و ... این ملل غیر فارس و قربانیان نژادپرستی فارسیزم چه باید بکنند؟
آیا شما راه حل تسلیم به هیتلر و آماده شدن برای سوختن در اردوگاه های آشوویتس را به ملل معترض به نژادپرستی پیشنهاد می دهید؟
آیا پیشنهاد می کنید که قربانیان برای عدم رواج خشونت متقابل، در برابر خشونت حاکم و جاری، از صلح سخن بگویند و فعالیت های مدنی که غیر قانونی و ضد نژادپرستی است بکنند؟
صلح و فعالیت های مدنی در جوامعی مثمر ثمر است که حاکمیت و ایدئولوژی حاکم، دستکم به حداقلی از حقوق انسان ها و دموکراسی در میان‌ملل سر تعظیم فرود آورند. 
در جایی که جواب هر نوع فعالیت مدنی، گلوله، مرگ، زندان و تبعید است، فعالیت مدنی تنها چیزی است که می تواند، نژادپرستان را جری تر بکند.
اگر به آمار توصیفی شما از جامعه نژادپرستان دقت بکنیم، خواهیم دید که در اشتباه هستید.
مگر زنانی که پنجاه درصد جامعه نژادپرستان پانفارسیست را تشکیل می دهند، نژادپرست نیستند؟  کدام آمار و رقم ها نشان داده است که زنان کمتر از مردان پانفارس، نژادپرست هستند؟
مگر پیران آن جامعه، سنگ های زیر بنایی لازم برای رشد و ترویج افکار فاشیستی و نژادپرستانه را نگذاشته اند و جوانان نژادپرست امروزی را تحت آموزش رسمی و غیر رسمی قرار نداده و جامعه را به خودی و غیرخودی های نژادپرستان پانفارس بدل نکرده اند؟
 آیا آن پیران، از افکار نژادپرستانه یشان پشیمان شده و علیه آن اقدامی کرده اند یا مانند فلان استاد دانشگاه زبان فارسی در عالیترین سطح علمی و عمومی و در منظر انسان های تحصیل کرده، به زبان و هویت انسان ها و زبان‌ها و جوامع "اقلیت" غیر فارس می "شاشد" و همه کسانی که در ظاهر علمی می اندیشند، یا می خندند و او را در شاشیدن‌ نژادپرستانه اش جری تر می کنند و یا سکوت کرده اند و بر سخن نژادپرستانه او مهر تایید گذاشته اند.
در آن جلسه و یا بعد از آن جلسه ای که آن استاد نژادپرستی که می تواند در ملا عام باشد و حیا نکند، چند نوشته و سخنرانی از طرف جامعه زنان و مردان پیر اما فارس دیده و شنیده شده است؟
مگر همان زنان و مردان و پیرسالان، کودکان را به مسلسل در بسیج و نژادپرستی افراطی در مهدکودک، مدرسه و دانشگاه مسلح نمی کنند تا فردا، همان سلاح ها را بر روی معترضان بر تسلط نژادپرستانه بگشایند؟
آیا زنان جامعه نژادپرست، در مقابل رفتار و اعمال و افکار و نوع تربیت نژادپرستانه مردان میانسال که به زعم شما آنها گروه نژادپرست هستند، ایستاده اند و اجازه نمی دهند تا نوباوه‌گانشان مسلح به سلاح گرم برای کشتن و به سلاح ایدئولوژیک نژادپرستی مسلح نباشند؟
شما برای رهایی از زیر یوغ نژادپرستان، کدام راه حل را جلوی کسانی که جان به لب شده و بعد از یک قرن فعالیت مدنی، شعار عکس العملی "مرگ بر فارس" می دهند، می گذارید؟
چگونه می خواهید نژادپرستان پانفارس را به قبول خواسته های حقوق بشری، ملی و آزادی‌های ملل ضد نژادپرستی، بقبولانید؟
با احترام‌مجدد
انصافعلی هدایت
تورنتو- کانادا
 بیست و هشتم (28) ژانویه 2020
hedayat222@yahoo

Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر