چرا قهرمانان ملی ملل در ایران تخریب می کنند؟
چرا قهرمانان ملی ملل در ایران تخریب می کنند؟
همان طور که در تصویر بالا ملاحظه می فرمایید، فرزندان ملت تورک در شهر قزوین، مجسمه فردوسی ضد تورک و عرب را تخریب کرده اند.
لذا می خواهم در این برنامه به این سوال اساسی پاسخ بدهیم که
چرا قهرمانان ملی ملل در ایران را تخریب می کنند؟
چرا تورک های قزوین مجسمه فردوسی را تخریب کرده اند؟
تورک ها برای تخریب مجسمه فردوسی چه دلایلی دارند؟
آیا ملت تورک در ایران، همان حق ملت فارس را دارد که مجسمه افراد مشهور تاریخی، قهرمانان و سرشناس ادبی خودش را در میدان های اصلی شهرهای فارس نشین نصب کرده و نام شهرک، خیابان یا میدان را هم به نام همان شخصیت تورک نامگذاری بکنند؟
آیا تورکها حق دارند که نام و مجسمه های شخصیت های تاریخی و ادبی تورک را در وطن خودشان، برای نامیدن شهرها، شهرک ها، خیابان ها و محله ها و ... بگذارند؟
چرا شهرهای تورک خالی از مجسمه ها و نام های شخصیت های تاریخی، قهرمانان و ادیبان و فیلسوفان تورک است؟
اگر همه ملل و افراد هم ایرانی و هم شهروندان این کشور با حقوق فردی و ملی برابر هستند، چرا عدالت در نامیدن شهرها، شهرکها، خیابان ها، میدانها، محله ها به نام شخصیت های فارس و تور و ... مراعات نمی شود؟
چرا فارس ها اصرار می ورزند که نام فارس، پارس و مشتقات این اسامی و نام و مجسمه فردوسی، حافظ، سعدی، خیام و ... در همه شهرهای غیر فارس دیده بشوند ولی نام و مجسمه شخصیت های متعلق به ملل غیر فارس در سرزمین های خودشان و سرزمین های فرس ها دیده نشوند؟
آیا جنگی به نام جنگ مجسمه ها و نام در ایران وجود دارد؟
آیا نام های شخصیت های ملت فارس و مجسمه هایشان، در جهت اسطوره سازی و ترویج نام های فارسی و جایگزینی نامهای فارسی با نام های ملی و فرهنگی متعلق به ملل غیر فارس نیست؟
اصل مذهبی عدالت و اصل حقوقی رعایت عدل در این مورد چگونه عمل می کند؟
آیا تخریب مجسمه های شخصیت های فارس در مناطقی که ملل غیر فارس ساکن هستند، جزو حقوق فرزندان ملل غیر فارس است؟
چرا فرزندان ملل غیر فارس، نهضتی برای تخریب همه مجسمه های شخصیت های فارس در وطنشان و از بین بردن تابلوهای اسامی فارس، برده نینداخته اند؟
آیا ارزش ندارد که با تخریب آثار و مصنوعات که فرهنگ و تاریخ ملل غیر فارس را تخریب کرده و بر آسیمیلاسیون فرزندان این ملل تاکید می کنند، به قهرمان ملی تبدیل شده و حتی زندانی بشوند؟
آیا تحمل زندان در مبارزه و تلاش بخاطر تلاش حذف نمادها و اسطوره های آسیمیلاسیون و از خود بیخود شدن توسط ملتی که شما را دشمن می داند، ارزشی بیش از راهپیمایی و حتی کشتن فرماندهان نیروی دشمن ندارد؟
آیا ملت فارس، ملل غیر فارس، زبان، تاریخ و تمدن آن ها را در همه زمینه ها، دشمن خودش تصور کرده و با آن دشمن خود بطور علنی و در جامعه و زندگی روز مره جنگ نمی کند؟
آیا نباید در هر جنگی، سلاح های تهاجمی دشمن را از بین برد تا دشمن ملت شما نتواند بر شما ضرر و زیان زیادی وارد بکند؟
چگونه می توان بر این دشمنی و جنگ فرهنگی، زبانی، تاریخی اما نابرابر میان فارس-تورک، فارس-عرب، فارس-تورکمن، فارس-بلوچ، فارس-لور، فارس-قشقایی، فارس-کرد و ... پایان داد؟
آیا می توان در ایران بین فارس با هر کدام از ملل غیر فارس توازن قوا، توازن وحشت، و ... ایجاد کرد تا از حمله دشمن بر هر ملتی جلوگیری بشود و بداند که در صورت هر حمله، حمله متقابلی را دریافت خواهد کرد؟
مایلم در این برنامه به این قبیل از سوال ها پاسخ بدهیم.
مهمانان:
جناب فرامرزخان بختیار؛ خان لورستانات و بختیاری و رهبر تنها حزب این ملت
جناب شاکر شهریاری؛ محقق و روشنفکر تورک
جناب فرشاد دوستی پور؛ دانشجو و فعال سیاسی سابق، کرد
Comments
Post a Comment