استاد شهریار: آزربایجان، چاره ای جز استقلال یا نابودی ندارد
یازار: انصافعلی هدایت
استاد شهریار: آزربایجان، چاره ای جز استقلال یا نابودی ندارد
خامی، تلاش می کند تا با گلچین بعضی از شعرهای استاد شهریار، آزربایجان و در نتیجه، تورکها را تحقیر کرده و به تسلیم در مقابل ایران فارسزده قانع سازد.
خطاب به او نوشتم:
نمی دانم تورکی بلد هستید یا تنها بر جنبه فاشیست تک زبانی خودتان افتخار می کنید.
باید بدانید که طبق روش علمی، برای شناخت افراد، روشنفکران، نویسندگان، فیلسوفان، شعرا و … تمرکز بر یک اثر آنها، در یک برهه تاریخی از زندگی آنها، اشتباه محض است.
لذا برای شناخت اهل فکر و تطور شخصیت فکری آن ها، باید به مجموعه نوشته ها و تولیدات فکری و روحی آن ها التفات کرد تا نتیجه، نزدیک به حقیقت باشد. بخصوص عقاید اوج سنی آنها مهمتر است.
چرا که، انسان و افراد، در گذر زمان، با دیدن، تجربه، نشست و برخواستها، گسترش تکنولوژی و علم، سفر و آشنایی عمیق تر با جوامع، ملل و افراد و انسانها، دیدگاه هایش تکامل یافته، تغییر می یابد.
هر چه سن علمی، تجربی، تکنولوژیک، مسافرتی، همنشینی و بخصوص سن انتقادگری افراد بالاتر می رود، گفتهها و نظریات قبلیش در جهت مثبت یا منفی دگرگون می شود.
یکی از این نمونه روشنفکران، مرحوم حضرت استاد محمدحسین شهریار است که تطور و تکامل زمانی داشته و عقاید بعدی او، عقاید قبلیش را منسوخ کرده است.
استاد شهریار در بعضی از زمانها، بخاطر محصور بودن در ظرف زمان، مکان، تجربه اندک و عدم شناخت ملت خودش و تاریخ آن ملت، … از کشوری به نام ایران ستایش کرده است اما وقتی از طهران (ایران) به وطنش بر می گردد و با حقایق وطن و ملت تورک خودش آشنا می شود، نه تنها با شعر «الا طهرانیا انصاف میکن تو خری یا من» که در آن، تبعیضها و تحقیرهای سیستماتیک روا رفته به ملل غیر فارس را افشا و علیه ایران و ایرانیت (فارسبسم) عصیان می کند، بلکه با شعر زیر، تیشه به ریشه ایران و ایرانیت (فارس گرایی) می زند و با فریاد می خروشد که ایران، چه ظلمها بر آزربایجان کرده و تنها راه آزربایجان، انقلاب است که در آن یا باید بطور کامل مستقل شود و یا بطور کلی نابود گردد:
کونلوم قوشو قاناد چالماز سن سیز بیر آن آذربایجان
خوش گونلرین گئتمیر مدام خیالمیندان آذربایجان
بوتون دنیا بیلیر سنین قدرتینله دؤلتینله
آباد اؤلوب، آزاد اؤلوب ملکی ایران، آذربایجان
یارب ، نه دیر بیر بو قدر اورَکلری قان ائتمهیین
قولو باغلی قالاجاقدیر نه واختان جان آذربایجان؟
ایگیدلرین ایران اوچون شهید اولوب، عوضینده
درد آلمیسان، غم آلمیسان سن ایراندان، آذربایجان
اولادلارین نه وقته دک ترک وطن اؤلاجاقدیر؟
ال اله وئر عصیان ائله اویان اویان اذربایجان
بسدیر فراق اودلاریندان، کول الندی باشیمیزا
دور آیاغا، یا آزاد اول، یا تمام یان آذربایجان
شهریارین اورَیی ده، سنین کی تک یارالی دیر
بو وارلیق دیر، منه ملحم، سنه درمان آذربایجان
سایقیلارلا
Comments
Post a Comment