نقد کتاب «رضا شاه»؛ نوشته دکتر صادق زیبا کلام - 5

نقد کتاب «رضا شاه»؛ نوشته دکتر صادق زیبا کلام

انصافعلی هدایت؛ روزنامه نگار، تحلیلگر و شکاک

رضاشاه و روایت رسمی حکومتی

دکتر زیباکلام در همان سطر اول، می نویسد: «نگاهم به رضاشاه کم و بیش همان روایت رسمی حکومتی بود.”
بنا بر این، این حکومت ها هستند که روایت های تاریخی را ترسیم می‌کنند و بر اساس آن، یکی را خائن و دیگری را خادم و «کبیر» جلوه می دهند. آیا این نوع نگاه حکومتی، فقط در دوران جمهوری اسلامی اعمال شده و رضاشاه و محمدرضاشاه، مغبون و خائن و مزدور تعریف و تحریف شده‌اند یا این اتفاق در دوره رضاشاه و محمدرشا و خمینی شاه و خامنه ای شاه هم اتفاق افتاده است؟
آیا شاهان تورک و قاجارها، تحت روایت رسمی حکومتی، بیعرضه، نالایق، پول پرست، عیاش، زنباره، ترسو، احمق و … ترسیم نشده اند؟
آیا مهر تجزیه طلبی، لعن و نفرین رهبران ملل از این قاعده مستثنی بوده‌اند یا حاکمیت ها، برای تأمین منافعشان، در باره هر کس و هر جریان سیاسی-اجتماعی، تصویر و حکایتی رسمی می‌سازد و بخورد جامعه می دهد؟
آیا روایت رسمی حکومتی فقط شامل دولتمردان قبلی می‌شد یا شامل تعریف تحریف هویت و تاریخ ملل ساکن در ایران کنونی هم می‌شده است و می شود؟
آیا نگاه و تعریف خاصی از ملت، به همه افراد در ایران تحمیل نمی شود؟ آیا نمی‌خواهند همه را فارسیزه کرده و هویت تورکی، تورکمنی، عربی و … را از آن‌ها بگیرند و هویتی ساختگی و تقلبی را به آن‌ها نسبت بدهند؟
آیا تاریخ تورک ها، تورکمن ها و عرب‌ها تحریف نمی شود؟ آن‌ها را مهاجم و غیر بومی نشان نمی دهند؟ آیا آن ملل را عامل و مسبب انهدام تمدن ایران نمی شمارند؟ آیا ایران گذشته را عصر طلایی جلوه نمی‌دهند؟ آیا تمدن و فرهنگ ملل غیر فارس را انکار نمی کنند؟
از این دسته سؤال‌ها بسیار فراوان است. سخن این است که چرا جناب زیبا کلام در باره تصحیح نگاه رسمی حکومتی رضاشاهی و محمدرضاشاهی به تورک ها و تورکمن ها و عرب‌ها و … کتاب مستقلی ننوشته است؟
آیا رضاشاه به عنوان یک فرد در تاریخ، مهم است یا ده‌ها میلیون تورک، تورکمن، عرب، قشقایی و … که در حال حاضر زنده هستند و درک ما از آن‌ها، بلکه درک ما از تاریخ و هویت آن ملل، درکی از داده های رسمی و حکومتی است که قطعا بیطرفانه هم نیستند؟
راستی «روایت رسمی حکومتی» را جز امثال شما، در زمان رضاشاه، محمدرضاشاه، خمینی شاه و خامنه ای شاه، چه کس یا کسانی، کدام محققان و دانشگاهیان، با کدام ویژگی ها نوشته‌اند و می‌نویسند و ترویج می دهند؟
قطعا، حکومت، یک شخصیت و فرد حقیقی نیست که توانایی تحصیل، تحقیق و تحریف تاریخ را داشته باشد تا بتواند دست به چهره سازی و قهرمانسازی بزند یا چهره، تاریخ، ملت و قهرمانی را ترور بکند. این، امثال شما هستند که نگرش ایدئولوژیک خود یا نگرش سفارشی دستگاه یا افرادی را به نام علم و تاریخ (برای بدست آوردن پول و قدرت) به رهبران یا سازمان ها ارائه داده و افکار و نگرششان را به آن ها تحمیل کرده‌اند و به یاری دستگاه پروپاگاندا، رسمی می کنند.
مردم کوچه و بازار که این کارها را نکرده اند. امثال من هم که دست به افشای این نوع از جنایت های بظاهر علمی، دانشگاهی و تحقیقی زده ایم، به زندان هایی که حقوق زندانیشانشان را هم امثال شما تدوین کرده‌اند روانه می‌شویم و یا به تبعید فرستاده می رویم.
آیا اگر شخص، جریان، حاکمیتی و … بر وفق مراد و خواست امثال شما نیست، آن را بدلخواه خودتان، از نو بازسازی و رنگرزی کرده و به جامعه به عنوان یک حقیقت انکار ناپذیر ارائه نمی کنید؟
این، امثال شما هستند که معانی، مفاهیم را به دلخواه تعریف، بازتعریف و تحریف یا تحدید کرده و بوسیله آن معانی و مفاهیم تحریفی، افکار عمومی، بخصوص افکار عمومی برای دانشجویان، تاریخ نویسان و محققان نسل های بعدی می سازند و آن‌ها را فریب می دهند. جریان می آفرینند.
همچنین جامعه، روشنفکران، احزاب و سیاستمداران را مجبور به قبول و انتخاب آن چه امثال شما بعنوان علم، تاریخ درست یا نادرست جلوه داده اند، می کنند. چرا که جامعه در پی دستیابی به حقیقت است و با اعتماد به شماها به عنوان روشنفکران، اساتید، دانشپاهیان، محققان، حقیقت را در نوشته و افکار شما می جوید. شما هم حقیقت‌ها را به همان رنگی در می آورید که ایدئولوژی خودتان یا ایدئولوژی و اراده منبع مالی ار امثال شما می خواهد.
آیا در روایت رسمی حکومتی، شما به عنوان دکتر زیبا کلام نقشی نداشته اید؟ آیا سکوت و عدم اعتراض به تحریف تاریخ توسط حکومت یا استادان و محققان، به معنا و مفهوم اعمال تحریف توسط سکوت کنندگان نیست؟ اگر هم شما چنان تصویرهای تحریف شده‌ای از جریانات، اشخاص و ... نساخته اید، اما زیباکلام های دانشگاهی، محقق، نویسنده و ... بوده‌اند که آن‌ها را ساخته اند.
وگرنه، رضاشه، محمدرضاشاه، خمینی شاه و خامنه ای شاه، جز در زمینه‌ای بسیار محدود، آگاهی خاصی نداشته اند. آگاهی‌های آن‌ها را هم امثال شما ساخته و به شخصیت سیاسی، ایدئولوژیک و رهبری آن‌ها شکل داده اند.
یکی نظامی ساده بوده است و دیگری آن هم نبوده و تخصصی هم در هیچ زمینه‌ای نداشته است. آن دو آخری هم ملا بوده‌اند و جز چند حکم شرعی، آن هم احکام بسیار قدیمی و از دور خارج شده، چیزی نمی دانستند. آن ها چه می‌دانسته اند که روایت رسمی بنویسند و ترویج بکنند یا به شما و ملل تحمیل بکنند.
قطعا، این همکاران شما در دانشگاه‌ها، مراکز تحقیق، تدوین و ذهن شویی ها بوده‌اند و هستند که روایت های رسمی و حکومتی را می نویسند. بعضی‌ها را قهرمان و بعضی ها را خائن نقاشی می کنند. بعضی‌ها را به مهر تجزیه طلبی منکوب و فاقد حقوق انسانی می کنند. بعضی‌ها را مبدع ایران مدرن و صاحب همه حقوق و مزایای و حاکم بر سرنوشت همه افراد و ملل در ایران می کنند. آزادیخواه را دشمن و خائن به ملل را خادم جلوه می دهند.
این، همکاران شما بوده و هستند که در آن مراکز و برای تأمین رفاه خود و یا برای استحکام نوع نگرش سیاسی، اجتماعی و تاریخی خود در این منطقه و در سرزمین های ذهنی انسان ها، روایات رسمی را ساخته و آماده مصرف نیازمندان می کنید. نه؟
چرا که می دانیم، آنچه ملاها و حاکمیت ساخته است، دیگر مورد قبول اجتماع و عوام هم نیستند. چه برسد به روایت های ملاها از تاریخ. حتی تاریخ دینی، افراد دینی و تقدیس شده توسط ملاها دیگر دستمایه جک و خنده عوام شده است. اما و شاید، به این زودی ها، نوشته‌های غیر علمی امثال زیباکلام در مراکز تحقیقاتی هم مایه مضحکه عوام شوند.

متشکرم
انصافعلی هدایت
بیست وچهارم (24) آوریل 2020
تورنتو – کانادا

Comments

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر