قضیه فارسی و فارسزبانها دوست
قضیه فارسی و فارسزبانها
دوست باسواد من،
کلمه سیاسی "ایران"، بعد از 1313 وارد ادبیات سیاسی این منطقه و جهان شده و حاصل شکست امپراطوری تورکها از غرب مسیحی در جنگجهانی اول است.
از طرف دیگر، این واحد سیاسی که ای.ران نامیده می شود، در تاریخ بسیار دست بدست شده است.
گاهی پادشاهی آمده و آن را گسترش داده و گاهی پادشاه دیگری آمده و آن را تصرف کرده است. ِ
لذا هیچ وقت در این جغرافیا احساسات ملی مشترک وجود نداشته و نخواهد داشت.
چرا که در این منطقه، چندین ملت زندگی کرده اند و زندگی می کنند که سرزمین، فرهنگ و تمدنهای خاص خودشان را دارند.
تنها گروهی که وطن و تمدن ندارد و گروهی سرگردان بوده است، فارس زبان ها بوده اند.
چرا که تعداد فارسها بسیار اندک بوده اند. اما در اثر تحمیل زبان فارسی توسط طرف پیروز در جنگ جهانی اول و تاریخ نویسی آنها، فرزندان ملل غیرفارس زبان، مجبور به یادگیری فارسی شده اند.
در اثر همین شستشوی مغزی، بعد از چند نسل شستشوی مغزی، آنها تصور کرده اند که خود یا اجدادشان فارس بوده اند.
اما رشد فارسی و فارسها، مرهون دوره جنگ جهانی اول بوده است.
در ضمن، تاریخ و منابع آموزشی ملتهای شکست خورده را طرف پیروز، به دلخواه خود می نویسد.
طرف شکست خورده، مجبور به قبول شرایط طرف پیروز است.
انصافعلی هدایت
Comments
Post a Comment