جنگ در آسیا و آفریقا به پایان نخواهد رسید، مگر این که ...
جنگ در آسیا و آفریقا به پایان نخواهد رسید، مگر این که تورکها در حاکمیت باشند
جنگ در آسیا و آفریقا به پایان نخواهد رسید، مگر این که تورکها در حاکمیت باشند
نوشت:
"کاش همه برگردن به همون مذهب قبل از صفویه. کلی از مشکلات حل میشه."
نوشتم:
دوست عزیز، مشکل در دین و مذهب نیست. مشکل در سیستم مغزی و عقلانی ملل این منطقه است.
بسیاری از کشورها و ملل دارای دین هستند، اما رفتارها و افکارشان، با ملل اسیر در کشور جعلی ایران متفاوتند. کشورهای مسیحی، مالزی، اندونزی، تورکیه و حتی بسیاری از کشورهای عربی، شاهدی برای این نظر هستند.
این گروه مافیایی فارسزبان مسلط است که نه تنها مغز خودشان، بلکه مغز ملل غیرفارس را هم در راستای اهداف و استراتژیهای غربیهای استعمارگر و توسط سیستم آموزشهای مستقیم و غیر مستقیم، رسانه ها، استخدام، تنبیه، پاداش و ... شستشوی مغزی میدهند و دستکاری می کنند.
به یاد داشته باشیم که الگوی رفتاری، دینی، فکری، اخلاقی و فلسفی مردمان به مانند حاکمان است.
از طرف دیگر، واقعیت آن است که فرد یا رهبرهای سیاسی و دینی، مهمترین و حتی تنها افراد موثر در تغییر فکر، رفتار ملتها در مسیر توسعه یا عقب ماندگی هستند.
در همین راستا، رهبران سیاسی، دینی، اخلاقی، فلسفی و افراد با نقشهای مهم اجتماعی در کشور جعلی ایران، بطور مستقیم، در خدمت سیاستهای استعماری جهان مسیحیت هستند که بسیار هم دیندار هستند.
اغلب رهبران گروههای مرجع در ایرانجعلی، عضو فراماسونریها هستند. کافی است که به اسامی و نقش اجتماعی، سیاسی، دینی، لکری، فلسفی و آموزشی فراماسونها از اواسط دوره شاه شهید تا اواسط حاکمیت پهلوی دوم باشیم.
اغلب پستهای مهم در همه زمینه ها در انحصار قدرت مافیایی فراماسونها هستند. این روند با روی حاکمیت ملاهای پانفارس، نه تنها متوقف نشد، بلکه رشد بیشتری کرد.
باید بدانیم که فراماسونریها، از مهمترین اتاقهای فکری استعمارگران برای کنترل دیگر کشورها و ملل و تامین حداکثر منافع استعمارگران هستند.
یکی از راههای تداوم استعمار مغزی، اقتصادی، زبانی و فکری ملل، ایجاد اختلافهای مصنوعی و در نتیجه، جنگ در میان ملل است.
نمونه چنین وضعیتی جنگی را در میان فلسطین و اسرائیل، میان کشورهای مسلمان، جنگ هشت ساله ایران فارسزده با عراق، دخالت ایران شیعه شعوبیه در امور داخلی دیگر کشورهای مسلمان، ایجاد جنگ، ترور و ... است.
آیا ایرانی ها از خود نمیپرسند که چرا و برای تامین منافع چه کس یا کسانی ترور، جنگ و آشوب در منطقه برپا می کنند؟
دولتهای مسیحی غربی، در کشتار یهودیها، مسلمانان، عربها، آفریقاییها، صاحبان اصلی کانادا و آمریکا و بخصوص تورکها، در یک هزار سال گذشته، جنگهای زیادی براه انداخته اند. قتلعامهای مهم و گسترده ای در جهان ایجاد کردهاند.
اما در طول زمانی که تورکها (عثمانی) بر بخش اعظم قارههای آسیا، آفریقا و بخشهایی از اروپا حکومت می کردند، در بین ملل این منطقه، در بین ادیان این منطقه، در بین حاکمان محلی این منطقه، جنگهای مهمی رخ نداده است. یهودیها، مسیحیها، مسلمانان و دیگر ادیان در کنار هم زندگی صلح آمیزی داشتند.
اما از وقتی که غرب مسیحی به کمک فراماسونهای جاسوس، حاکمیت تورکها را تضعیف کرده و سپس جغرافیایی تحت حاکمیت آنها را به چهل و چهار (با ایران جعلی به چهل و پنج) کشور تقسیم کردند، جنگ بین ادیان و کشورها، در دو قاره آسیا و آفریقا آغاز شد و بی پایان دیده می شود.
به عقیده من (انصافعلی هدایت) این جنگها تداوم هم خواهند داشت تا زمانی که دوباره یک حکومت نسبتا قانونگرا، نسبتا سکولار، نسبتا دارای تلرانس در همه زمینهها حاکم بشود.
در دو قاره تقریبا مسلمان آسیا و آفریقا، عربها و تورکها (مسلمانان) در اکثریت هستند.
یهودیها، ارمنیها، کردها و فارسها در اقلیت هستند. حاکمیت و ادعاهای ارضی و سیاستهای توسعه طلبانه این اقلیتهای حاکم، منشاء جنگها و خون ریزیها هستند
تاریخ نشان داده است که اگر حکومت این منطقه، تحت حاکمیت یک قدرت (نه چند قدرت) تورک یا عرب باشد، صلح نسبی حاکم خواهد شد.
تاریخ هشتصد سال اخیر هم نشان داده که تورکها، پتانسیل مناسبی برای اعمال تلرانس در همه زمینههای سیاسی، دینی، اجتماعی، زبانی، اقتصادی، حقوقی، آموزسی، توسعهای و ... دارند.
صلح، ثبات و توسعه در این مناطق حاکم نخواهد بود، الا این که دنیای اسلام، در زیر بیرق سیستم خلافت اسلامی تورکی دوباره متحد بشوند.
انصافعلی هدایت
Comments
Post a Comment