ملل گدا، فاقد اراده بوده، لایق آزادیها نیستند
ملل گدا، فاقد اراده بوده، لایق آزادیها نیستند
نوشت:
سالام. من در تعریف فاشیست و حرکت تورکان وا مانده ام. فکر میکنم، این تورکان هستند که فارسها را جریتر در افکار فاشیستی میکنند.
وقتی پنج، شش، هفت و ... تورک، یک فارس را می بینند، فارسی حرف می زنند. به او حق ناحق میدهند که بر نژادپرستی خود تاکید کند.
این تورکان بی هویت و بیسواد هستند که در جمع خودشان، موسیقی فارسی میخوانند و به هویت تورکان خیانت میکنند و فارسها را
تقویت میکنند. این تورکان هستند که با حرف زدن با بچه خود بزبان فارسی، فارسها را فاشیستتر میکنند.
نوشتم:
بخشی از گفته شما عین حقیقت است. چرا که همه ما در مدارس، رادیو، تلویزیون، دانشگاهها، مجالس، منابر و ... به نفع فارسی و فارسها شستشوی مغزی شدهایم و میشویم.
به ما یاد دادهاند که فا سی و فارسها، بالاتر و مهمتر از تورکی و تورکها است.
ما، نه تنها به این تبلیغات دایمی و مکرر، عادت کردهایم بلکه ایمان هم آوردهایم. و متاسفانه راه خروج از این وضعیت را هم نمیدانیم.
حتی این وضعیت را طبیعی میدانیم. چون در چنین شرایط حاکمی به دنیا آمده و بزرگ شده ایم. از جهان خا ج هیچ تصوری نداریم که خودمان را با دیگران مقایسه بکنیم.
مردم غیر تورک و تورکها هم، با زبان فارسی "نان" و "رزق" خودشان را بدست میآورند.
یعنی؛ اقتصاد و زندگی هر فرد و خانوادهای، در دستان فارسی و فارس زبانهاست. زندگیها به آن دو وابسته شده است.
دایما توسط زبان فارسی، فارس زبانان و پانفارسها در رسانهها، در مدارس، در دانشگاهها، در جلسههای دوستانه و ... تحقیر می شوند و تحقیر شدهاند.
غیر قارسها، از اعتراض به فارسها و زبان فارسی میهراسند. چون از مجازات میترسند. چرا که آنان در مدارس، در دانشگاهها، در محل کار و ... تنبیه، مجازات و توبیخ شدهاند.
ترس از مجازات، ترس از عقب ماندگی اقتصادی، ترس از بیکاری، ترس از .... به جان و روحشان غلبه کرده است.
چرا که غیر فارسها در ترسی دایمی و پنهان بسر میبرند.
از طرف دیگر، پول نفت، همه انسانها را به نوکر دولت بدل کرده و به دولت، برای سلطه بر مردم و کنترل آنها قدرت بسیار زیادی داده است.
دولت، از یک طرف، با پول نفت، به همه افراد رشوه می دهد. در طرف دیگر، مردم هم به رشوه خواری عادت کردهاند. رشوه خواری هم، همه را به دولت وابسته کرده است.
هر کسی، به نوعی، به گدا در مقابل دولت بدل شده است و نمیخواهد و اگر هم بخواهد، نمی تواند دست از گدایی از دولت بدارد.
چون دولت، در طول پنج نسل پیا پی، همه را گدا صفت و رشوهخوار تربیت کرده است.
دولت، میلیونها خانواده را استخدام کرده، به همه سوبسید داده، یارانه داده، مدرسه مفت، غدای مفت در مدرسه، دانشگاه مفت، رادیو و تلویزیون مفت، دارو و درمان مفت (در زمان شاه) و ... یا ارزان، نوعی رشوه دولت به مردم بوده و است و هم راهی برای عادت دادن مردم به گدایی از دولت بوده و است.
گدایی، بتدریج در روح انسانها چنان رسوب کرده که به صفت زیست انسانی بدل شده است.
انسان گدا هم ارادهای برای گرفتن حق و حقوقش ندارد.
اصلا، گدایان، برای خودشان حق و حقوقی متصور و قائل نیستند که برای بدست آوردن آن هم مبارزه بکنند.
گدایان، دارای اراده و حق نیستند. آرزو ندارند. تمامی اراده، آرزو و حقی که گدایان دارند، آن است که به او، بیشتر ترحم کرده و اندکی بیشتر پول و امکانات بدهند.
برای همین، ملت گدا، در پی آزادی، حق و حقوق، شرف، آزادگی، انسانیت، حقوق بشر ، دموکراسی و ... نیست.
این چنین مباحث والای انسانی، برای ملل رشوه خوار و گدا صفت، اصلا و ابدا مطرح نبوده و جزو دغدغههای گدایان نیست.
ملت گدا و رشوه خوار، کاسه گدایی بدست گرفته و چشم به دست بخشنده دولت دوخته، از دولت التماس می کند تا تکهای آزادی، امنیت، دموکراسی، آموزش به زبان مادری، حقوق بشر، حق زیستن، رفاه، شرف، افتخار، و ... به او لطف بکند.
برای همین است که همه ایرانیها، به گفتهها، وعدهها، قرارها و اجرائیات دولت چشم دوخته، تسلیم شدهاند.
گدایان و رشوه خوارها اهل ریسک نیستند. چون با هر ریسکی، احتمال مجازات و قطع شدن رشوه دولتی وجود دارد. آنها میترسند که کاسه گداییشان خالی بماند.
گدایان، به اربابان و دولت گدا پرور محتاج هستند. گدایان، صدایی غیر از صدای ارباب، پول و صدای رشوه دهنده را نمی شنوند.
گدایان دوستر دارند تا بارها و بارها فریب بخورند.
چرا که برای گدایان ناهار و شام کاندیداها مهم است. یارانه مهم است. نه آزادیها، دموکراسی، حقوق بشر، شرف، امنیت.
در کنار عادت دادن مردمان به رشوهخواری و گدایی، دولت به شستشوی مغزی آنها هم پرداخته است.
سیستم اداری، به ملل و افراد رشوه میدهد تا به دروغها و تبلیغات دروغین دولت ایمان بیاورند.
در نتیجه، دولت، هر چه خواسته به مغز آنها فرو کرده است. هر چه را که خواسته، از لیست شستشوی مغزی آنها حذف کرده و اجازه نداده، آنها به معلوماتی که دولت نمیخواهد، دسترسی داشته باشند.
رشوه دهنده، هر چه و هر که را که خواسته، تحقیر کرده است.
دولت، هر چه را که خواسته، از دست مردمان گرفته و به نفع خواستههای خود مصادره کرد است.
لذا، مردمان، چارهای جز زندگی بر اساس اراده دولت نداشته و ندارند.
چون میبینند که هر کس مخالف دولت است و گدایی نمیکند و به رشوهخواری رضایت نمی دهد، دستگیر میشود، زندانی میشود، از کارش اخراج میشود، زندگیش فلج میشود و حتی اعدام میشود.
گدایان، مردمانی دارای اراده، خواهان آزادی و حقوق، و در پی محدود ساختن قدرت دولت نیستند.
محدودسازی قدرت دولت، به کاسه گدایی آنها صدمه می زند. امنیت گداییشان بخطر میافتد.
دوست من، متاسفانه، حق با توست و بخشی از ملت تورک، گدایی فارسها و فارسی را بر پادشاهی تورکها و تورکی ترجیح می دهند. نان نقد گدایی، برایشان، شیرینتر از نسیه استقلال، آزادی، دموکراسی و حقوق بشر است.
انصافعلی هدایت
Comments
Post a Comment