مهندسی جهل 005 : بر فقیر حرام است به زبان تورکی صحبت بکند

 

مهندسی جهل 005



بر فقیر حرام است به زبان تورکی صحبت بکند


جایگاه و شان سیاسی، اجتماعی زبان تورکی و تورک ها در دوره نادرشاه شاه افشار و قبل از آن: بر فقیر حرام است که به زبان تورکی صحبت بکند


شش نویسنده کتاب "مظهر الترکی" در دوره نادرشاه افشار معتقدند: "گوینده ترکی مستحب است که صاحب مناصب و یا صاحب گله و رمه و یا لااقل سواره و ملازم بر کار دیوان باشد و اگر هیچ یک از این ها در متکلم ترکی نباشد مکروه است که بترکی تکلم نماید و بلکه "ملا یارادانقولی" این معنی را حرام می داند."


این جملات می گویند که یک تورک و کسی که به زبان تورکی سخن می گوید، باید ثروتمند بوده، بر ارکان دولت مسلط باشد.

 

در ابتدای برنامه پنجم “مهندسی جهل”، به نقل از جناب آذرباش؛ مدیر و صاحب کتابخانه آنلاین آذرباش توضیح دادم که ایشان با صرف عمر گران بها و ثروت زیاد خودشان، پی.دی.اف حدود دوازده هزار (12000) کتاب نایاب، خطی، تاریخی و تورکی را از کتابخانه های اشخاص، سازمان ها و نهادها در واحد سیاسی جدید ایران جمع آوری کرده است. 


همچنین، جناب دکتور محمدرضا باغبان کریمی هم حدود یک هزار جلد کتاب تورکی خطی قدیمی یا فایل های پی.دی.اف آن‌ها را جمع آوری کرده است.


این دو تورک بزرگوار و خادم فرهنگ و تمدن تورک ها و زبان تورکی، می خواهند، بر عکس اراده بعضی از مصححان کتاب های تاریخی و خطی که می خواهند، کتاب ها را در انحصار کتابخانه شخصی و یا در زندان تخصص خودشان نگهدارند، نه تنها می خواهند آن کتاب ها را در دنیای اینترنتی و به رایگان منتشر بکنند، بلکه مایلند تا با هر فرد و سازمانی علاقه مند به انتشار آن ها همکاری کرده، پی.دی اف تمامی کتاب های تورکی خطی و تاریخی بی نظیر جمع آوری شده خودشان را در اختیار انسان ها قرار بدهند تا حداقل از هر کتابی، یک جلد چاپ و بصورت فیزیکی وکاغذی، در نزد، خانه یا کتابخانه افراد و ... نگهداری بشوند.


امید است، انسان هایی که در فکر باقیات و صالحات و خدمت به تمدن، فرهنگ و مدنیت بشری هستند و با ثروت خود به کارهای خير اقدام می کنند، وارد این عرصه شده، کتابخانه های شخصی یا کتابخانه های مرجع و عمومی از این کتاب ها را در تمامی شهرها و کشورها تاسیس بکنند و از خودشان برای نسل های آینده، نام و نشانی قابل احترام و نیکی را به یادگار بگذارند.


در برنامه پنجم “مهندسی جهل، به معرفی کتاب خطی "مظهر الترکی" پرداختیم. 

در بخشی از کتاب تاریخی و خطی “مظهر الترکی” و بر اساس نام پنج ملا و عالمی که در تدوین این کتاب آموزش تورکی به فارس زبان ها با مرحوم عبدالرحيم شیروانی اردبیلی  همکاری و همفکری کرده اند آشنا شدیم.


با توجه و دقت به نام آن متفکران تورک، با نام های تورکی انسان تورک و شیوه نامگذاری تورک ها در دوره نادرشاه افشار و قبل از آن پی بردیم.


بر اساس نوشته های این کتاب، متوجه می شویم که اغلب، نام انسان تورک، در آن دوره، نه تنها فارسی نیست، بلکه عربی هم نیست. نام انسان تورک و احتمالا سرزمین ها، آب ها، چشمه ها، کوه ها، دره ها، گل ها، گیاهان، درخت ها، حیوانات و … هم بالطبع نام انسان، از نفوذ و تاثیر فرهنگ، تمدن و زبان عربی و تورکی آزاد بوده است. لذا داستان رسمی بودن زبان فارسی، یا علاقه مندی رهبران تورک به زبان فارسی هم بیجا می نماید.


با کتاب مظهر الترکی و در بخش آموزش ضمایر تورکی این کتاب، متوجه شدیم که "آن" هم به معنی "زمان و لحظه" و هم به معنی ضمیر سوم شخص مفرد "آن" بوده و است که "آنلار" جمع آن است و به احتمال زیاد از تورکی به فارسی رفته است. 


همچنین ضمیر "او" هم تورکی و برای سوم شخص مفرد بکار برده می شده و اکنون هم می شود که جمع آن "اونلار" بوده و هنوز هم هست.


در مقدمه این کتاب، به نکته جالبی درباره جامعه شناسی زبان و جایگاه اجتماعی زبان تورکی و تورک زبان ها برخوردیم.


در این کتاب به جایگاه اجتماعی زبان تورکی و هر کسی که به زبان تورکی سخن می گوید، با این کلمات اشاره شده است: "گوینده ترکی مستحب است که صاحب مناصب و با صاحب گله و رمه و یا لااقل سواره و ملازم بر کار دیوان باشد و اگر هیچ یک از این ها در متکلم ترکی نباشد مکروه است که بترکی تکلم نماید و بلکه "ملا یارادانقولی" این معنی را حرام می داند."


یه این معنی که: هر کسی با هر دین، زبان و هویتی که دارد، اگر بخواهد با زبان تورکی در اجتماع مراوده، داد و ستد، یا فعالیت دینی، علمی، هنری و آفرینشی بکند، باید جایگاه و شان اجتماعی و منزلت اجتماعی بالای و برتری داشته و به شان و جایگاه اجتماعی زبان تورکی و تورک ها لطمه نزند.

 

یعنی، زبان تورکی، زبان بسیار با کلاس، زبان اعیان، درباریان، زبان ثروتمندان، زبان عالمان، زبان کادر رهبری جوامع، زبان کادر اداری، زبان کادر سیاسی، زبان طبقات، اقشار و صنوف محترم در اجتماعات، زبان طبقات و خانواده های مرفه بوده و به افراد و خانواده های پر نفوذ اجتماعی تعلق داشته است.


به همین دلیل هم برخی از علمای آن عصر، تکلم فقرا، طبقات محروم، افرادی که کاملا بهخ زبان تورکی مسلط نبده اند و … به زبان تورکی را حرام می دانسته اند. 


لطفا به معنی “حرام” از نظر دینی و تاثیر آن بر دینداران و دین باوران توجه بفرمایید. در حقیقت، هر گونه ضربه و صدمه معنوی به تورک ها و زبان تورکی، در قرن های طولانی حرام بوده است. این هم نشان می دهد که زبان تورکی در سایه هی زبانی نمی زیسته است.  جلوگیری از تاثیر منفی افراد و گفتارشان بر تورکی و تورکها، یک کار مقدس بشمار می رفته است.


از طرف دیگر، برای این که افراد با هر دین و زبانی، به درجه ای از تشخص اجتماعی قابل احترام دست یابند، مجبور بوده اند تا زبان تورکی را خوب و درست یاد بگیرند. لذا افراد، تا زمانی که زبان تورکی را خوب نیاموخته بوده اند و از زبان تورکی به درستی استفاده نمی کرده اند، دست به کار حرام زده و از شان و منزلت اجتماعی تورک ها و زبان تورکی نمی کاسته اند.


هدف این جملات در آن کتاب آن است که کسانی که از طبقات اجتماعی پایین و از اقشار و صنوف فقیر، محتاج کمک دیگران بوده اند و به زبان تورکی خوب و استادانه مسلط نبوده اند، از نظر شرعی و دینی، بر خودشان واجب می دانسته اند که به زبان تورکی گفتگو نکرده و به جایکاه اجتماعی و ذهنی زبان تورکی و تورک زبان ها در میان جوامع و ملل، لطمه حیثیتی نزنند.


همچنین، با توجه به متن این کتاب می توان فهمید که زبان تورکی در اجتماع، سرآمد زبان ها و بسیار متمایز از زبان عربی و فارسی بوده است. 

همان طور که هم اکنون هم رایج است و از جملات این کتاب هم فهمیده می شود، زبان فارسی، زبان فقرا، زبان جیپسی ها، زبان لات ها و ولگردها، زبان خانواده ها و افراد بی کلاس، فقیر، شاعران بدون هنر و حرفه بدون جایگاه و شان اجتماعی قابل اعتنایی بوده است.


برای همین هم از زبان فارسی برای سرگرم کردن، برای تفریح و تمجید تورک ها، همین طورف برای مسخره بازی در نزد تورکان استفاده می شده است. 


زبان فارسی، زبان هزل، زبان جوک، زبان توهین و حداکثر زبان بی سر و ته شعر بوده است که باز هم برای سرگرمی طبقات مرفه و با کلاس اجتماعی بکار می رفته است. به همین جهت هم به آن "دری وری" می گفته اند.


از همین نکات می فهمیم که پدران حاکم ما تورک ها، چرا به شعر فارسی همت گذاشته اند و چرا از توسعه شعر تورکی کوتاهی کرده اند؟

 چون تورکی، زبان علم، زبان سیاست و مملکتداری، زبان حقوق و اداره انسان ها و جوامع با هم، زبان اندیشه، زبان تفکر، زبان فهم و فهماندن، زبان نو آوری، زبان اختراعات، زبان اکتشافات، زبان رهبری اجتماعات و ملل، زبان برقراری عدل و انصاف، زبان شهرسازی، زبان توسعه علم، زبان دانش در تمامی شاخه ها و زمینه ها بوده است.


خواندن کتاب "مظهر الترکی" را نه تنها برای خودم واجب می دانم، بلکه برای دوستان و اهل مطالعه کتاب هم توصیه می کنم تا با زبان تورکی، جایگاه زبان تورکی در روزگاران گذشته و همچنین با نقش زبان تورکی در تولید علم، صنعت، هنر، جهانگشایی، مدیریت ملل و ممالک، و همچنین در تولید زبانی به نام "زبان دری" یا "فارسی" آشنا بشویم.


با مطالعه این کتاب، با تاثیر آموزش ها مستقیم و غیر مستقیم و اجباری زبان فارسی  و دری در یک قرن گذشته و تاثیر آن بر زبان و ادراک ما از خودمان و از ریشه هایمان، درک ما از کیستی و چیستی مان در گذشته و چرایی عقب ماندگی خودمان نسبت به دیگران و … آشنا خواهیم شد.


تصور می کنم که دارم می فهمم که چرا در یکصد و پنجاه سال گذشته و از زمان "عباس میرزا" تا کنون، در باره علل عقب ماندگی مشرق مسلمان و بخصوص ملل ممالک محروسه از دنیای توسعه یافته سخن می گویند و راه حل نشان می دهند اما توسعه ای اتفاق نمی افتد؟


چون، ما و ادراکمان از جهان، گذشته، تاریخ، فهم ما از معنی مشخص و معین تاریخ و … را دستکاری کرده آند وراه را از ریشه، به کج راهه برده اند. 


آن هایی که در این مدت راه توسعه یافتگی را نشان داده اند، راهی را در پیش پای شرق مسلمان و ملل ممالک محروسه نهاده اند که بدون ریشه در این اجتماعات بوده و هنوز هم  است.


آن ها می خواسته اند و می خواهند، ما تورک ها و عرب ها و دیگر ملل را به فرهنگ، تاریخ و تفکر غرب مسیحی اروپایی پبوند بزنند و از ما انسان مسلمان شرقی، یک انسان جدید با محتوای غرب مسیحی تولید بکنند تا در خدمت منافع مادی غرب مسیحی بمانیم.


در حالی که ریشه ما در این خاک و در این تمدن ها و فرهنگ های هزاران ساله با دستاوردهای بسیار اما فراموشانده، انکار شده و زندانی در جهالت آموزشی هدفمند داشته است و دارد. 


چرا که نمی توان یک درخت هزاران ساله را به نهالی یکساله پیوند زده و انتظار داشت که به بار بنشیند.


باید راه رفته برای دستیابی به توسعه صنعتی را برگشته و به تولیدات فکری، فلسفی، هنری، علمی، صنعتی و … پدران تورک و عرب خودمان دست بیابیم. باید با میراث فکری و کتابی آن پدران خود در گذشته ها و در همه زمینه ها آشنا بشویم. باید از نکات منفی افکار و رفتار پدرانمان در گذشته ها دوری گزیده، بر نکات مثبت کار و فکر آن ها تاکید بکنیم.


در مرحله بعدی، باید به ترکیب اندوخته های تاریخی آن ها با آنچه در جهان کنونی با آن ها مواجه هستیم، دست زده، توسعه درونزا در جوامع خود را پیش بگیریم.


 این بازگشت به خویشتن تاریخی ملل این منطقه، تنها از طریق خروج از زندان جهل و جهالت مهندسی شده و آموزشی حاکم بر شرق مسلمان، از طرف غربی ها و فارس ها در این منطقه ممکن است. 

این هم از طریق کشف مجدد قاره فکری گذشتگانمان است که عمدا توسط دشمنان ملل ما، گم شده بوده تا ما از آن ها بی خبر مانده، عقب مانده بمانیم.


مادامی که به خودمان، تاریخمان، کتاب ها و تفکرات پدرانمان در کتاب هایشان آگاه نشویم و درک ما از تاریخ تنها به خوادث تاریخی و جنگ ها و قهرمانان جنگی  محدود بشود و از افکار، اندیشه ها، مکاتب فکری و زیستی، تولیدی، کشورداری، سیاسی، حقوقی، و … آن ها محروم بمانیم، هیچ توسعه ای رخ نخواهد داد.


اگر چنین بود که می توانستیم بدون بازگشت به ریشه های علمی و فکری پدرانمان، توسعه بیابیم، باید مردمان و ملل آمریکای لاتین، آفریقا و حتی بخش هایی از آسیا که در پی اشغال شدنشان توسط غربی ها، دین، زبان و تاریخشان غربی (انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی، پرتقالی، آلمانی و …) شده اند، توسعه می یافتند اما گرچه زبان، دین، نوع و شیوه تفکر آن ها از ریشه بی ریشه گشته و غربی و مسیحی شده اند اما توسعه نیافته اند و توسعه نخواهند یافت.


ریشه ما هم در کتاب هایی بوده و هست که پدران متفکر و جهاندار و مدیر ما، آن ها را برای ما و نسل های بعدی نوشته و به یادگار گذاشته اند.


چرا که پدران ما،  بر اساس آن یافته هایشان، تاریخی بسیار درخشان، در آن زمانه را ساخته و اداره کرده بوده اند.


البته، دشمنان ملل تورک و عرب، آگاهانه، آن میراث بی بدیل پدرانمان را از ما پنهان کرده اند. دشمن مسلط بر ما، آگاهانه به ما یاد داده  که پدران ما هیچ تولیدات علمی، فکری، فلسفی، ادبی، هنری، اختراعی، اکتشافی و … نداشته اند تا ما خود را در عمق حقارت فردی و اجتماعی یافته و جسارت خروج از این میدان مغناطیسی حقارت تزریقی را نداشته باشیم و تحت فرمان آن ها مانده، از حاکمیت ملی و از درک توسعه ملی عاجز بمانیم.


دشمنان ما، تا حدودی هم در این نقشه موفق بوده اند. برای مقابله با آن ها باید به کتاب ها و کتابخانه های پدرانمان برگردیم و با پدرانمان آشتی کرده، مهربان باشیم.



انصافعلی هدایت

یازدهم مارچ 2025

  






Comments

Popular posts from this blog

راه برون رفت از باتلاق‌های عقب ماندگی و استعمار

دوشونجه باغی اوتاقینین سورولاری

مهندسی جهل 006 : راه خروج از دنیای مهندسی شده جهل چیست؟