مهندسی 011 جهل: نفوذ فارس ها و فارسی در ادبیات تورکی و تاثیر منفی آن ها بر فهم تورک ها از جهان

 مهندسی 011 جهل: نفوذ فارس ها و فارسی در ادبیات تورکی و تاثیر منفی آن ها بر فهم تورک ها از جهان


متاسفانه برنامه دیروز، در "یوتیوب" ضبط نشده بود. در نتیجه مجبور شدم تا کتا "علم همای” و “نوشته خلیل حاجی اوغلو" را دوباره و امروز معرفی بکنم. این کتاب هم نوشته ای تخصصی در زمینه عقاید اسلامی و فقه هست.

این کتاب در 184 صفحه نوشته است که علاوه بر نظر نویسنده، خلاصه نکات مهم 144 کتاب معتبر فلسفی، عرفانی، تفسیری، حدیث و ... در آن آمده است. نویسنده، فهرست تک تک آن منابع را نه تنها به هنگام بحث در باره هر موضوعی آورده است بلکه نافم هر کتاب را هم در دو صفحه اواخر کتاب یکجا ذکر کرده است. کتاب در 168 فصل و یک خاتمه نوشته شده است.

گرچه تعدادی از صفحات اولیه کتاب در اثر مرور زمان و کتابداری نادرست، آسیب های زیادی دیده و بخش هایی از آن قابل خواندن نیست اما هر چه از صفحات اولیه، جلوتر می رویم، از میزان خسارات کاسته شده و زیبایی کتاب، متن و رسم الخط و رنگ ها بیشتر خودشان را نشان می دهند.

زبان کتاب، تورکی است اما در متن کتاب با آیات و احادیث فراوانی روبرو می شویم که به زبان عربی آورده شده اند. همچنین، متن کتاب دستنوشته یک فرد، با یک رسم الخط ثابت نیست. در نتیجه، متن کتاب از تنوع دست خط ها و افراد مختلف حکایت می کند. یکی ار این نسخه برداران، کلمات فارسی را وارد متن تورکی کرده است. کلماتی که فارسی هستند و نه تنها وارد زبان دینی اسلام بلکه زبان تورکی هم شده اند و در فهم تورکها از اسلام تاثیر گذاشته اند، "نماز"، "آبدست"، اول، دوم، سوم، چهارم و ... را می توان نام برد.

در حالی که هر زبانی، ساختار شناسایی جهان، و ارائه راه حل های متفاوتی را در خود د ارد که با توجه به شرایط زیستی، نیازها، و توانایی مقابله آن انسان با آن زبان و فکررا درو با آن شرایط و راه حل هایی که انسان ها در آن منطقه به آن شرایط داده اند و می دهند، نوعی جهان بینی، جهان شناسی، راه حل، مقابله با مسایل، شیوه های ادراک و فهم آن ها و ... را ارائه داده اند، است.

لذا هیچ زبانی را نمی توان به صورت صد درصدی به زبان دیگر ترجمه کرد. چرا که زبان عبارت از کلمه های با معنای مقید با معنایی محدود نیستند، بلکه هر کلمه ای تاریخ، احساسات، تجربه ها را با خود از نسلی به نسل دیگر حمل می کند.

یعنی زبان عبارت از نوع خاصی از رنگ و بوی احساس ها، دیدن مسایل، مشاهده مشکلات، روش راه حل یابی انسان های یک اجتماع در شرایط مختلفی مه با آن ها رو برو شده اند، ادراک خیر و شر، فهم گذشته، ادراک آینده، درک اکنون، فهم قدرت و ضعف و نوع و چرایی و چگونگی آن دو، تقابل با رقبا و دشمنان، جنگ ها و آشتی ها، مقابله با طبیعت، نوع و شیوه بهره برداری از طبیعت، نوع تولید، نوع نگاه به ثروت و سرمایه، نوع تلقی از دنیا، نگاه با دین، درک از روح، ادراکی از زندگی حیوانات، جایگاه دیگر جانداران در فکر و زندگی آن ها، نوع برداشت آن ها از همزیستی و هماهنگی با موجودان زنده، نوع، جایگاه و درجه حقوق موجودات و طبیعت در نزد آن ها، نوع نگاه به مرگ، فهم از هدف زندگی، درک از جهان بعد از مرگ، معنی و مفهوم فداکاری و از جان گذشتگی برای نزدیکان، خانواده و دوستان و همزبان ها و ..، و ... همه این مجموعه رنگارنگ مفهوم زبان را شکل می دهند.

با این وجود، همه نویسندگانی که این کتاب را نوشته یا نسخه برداری کرده اند، به تورکی بودن کتاب وفادار بوده اند.
از طرف دیگر، همه نویسندگان با آوردن "صداهای کوتاه و بلند" بر روی حروف یا زیر آن ها، کمک زیادی به ادراک نوع تلفظ کلمات تورکی در آن تاریخ و جغرافیا کرده اند.

به نظر ما، این کتاب، یکی از منابع بسیار مهم دریافت و آشنایی با زبان ادبی، استاندارد، علمی و تخصصی تورکی و نمایشگر تاریخ تحولات در زبان تورکی، ورود کلمات و نوع ادراک فارس ها به متون تورکی و آشنایی تورک ها با شیوه تفکر فارسی بوده است.

در کتاب های دیگر تورکی، مانند کتاب های لغت، در بیان تلفظ درست یک کلمه تورکی و صداهای حروف آن کلمه، یا از کلمه مشابه دیگر استفاده می کنند و یا با کلمات زیادی توضیح می دهند که هر حرفی با کدام صدا خوانده می شود تا به فهم آسان کلمه و تلفظ آن کلمه در تورکی تاثیر بگذارند و آن را سهلتر بکنند.

لاکن، نویسندگان مرحوم این کتاب، با تحمل زحمت های فراوان در آن عصر و با همان دقتی که در نگارش درست قرآن بکار می رفته است، با افزودن "فتحه ( —َ )"، با "صمه ( —ُ )"، "با "کسره ( —ِ )" بر زیر یا بالای حروف، صدای هر حرف در زبان تورکی علمی و استاندارد را نشان داده اند و خواندن، درک و همچنین املای تورکی را بسیار آسان کرده اند.

این شیوه صداگذاری بر روی و زیر حروف، نه تنها خواندن کتاب را سهل کرده است، بلکه رسم الخط ها هم کتاب را به شیوه نگارش قرآن در آورده اند.
با دیدن متن کتاب، بدون این که به زبان آن توجه بکنیم و با دقت زیاد دریابیم که متن کتاب عربی و قرآن نیست، تصویری که در ذهن ناظر کتاب ایجاد می شود، تصور رویارویی با یک قرآن نفیس است که با دقت زیاد نوشته شده است تا صدای هر حرف و صداها در هر کلمه درست تلفظ بشوند.

شاید نویسندگان تورک این کتاب می خواسته اند، بین قداست قرآن، موضوع کتاب و همچنین در بین قداست زبان تورکی، یک رابطه ذهنی و تصویری ایجاد بکنند و بگویند: همانطور که قرآن در نزد مسلمانان مقدس است، زبان تورکی هم مقدس و مهمترین رسم الخط در میان تورک ها است.

به نظر می رسد که این کتاب را فردی با نام "کنج علی آغا، فرزند احمد" وقف کرده است که در کتابخانه سلیمانیه نگهداری می شود. اما در آخر کتاب و در داخل یک کادر کوچک، "صاحب و مالک" کتاب را "ابوبکر آغا" معرفی کرده شده است. در عین حالی که جناب آزرباش به نقل از آخرین پاراگراف و آخرین جملاتن رسمی همین کتاب، "خلیل ابن علی حاجی اوغلو "را به عنوان نویسنده یا صاحب کتاب معرفی کرده است .

این کتاب در سال 1103 قمری هجری و در 684 صفحه نوشته شده است.

تصور می کنیم که خواندن این کتاب قطور و قدیمی که از تاریخ نوشتار آن حدود 350 سال می گذرد، بر هر تورکی واجب است تا هم با نگارش و املای درست کلمات و جملات تورکی، با دستور زبان نگارش تورکی، با زبان ادبی تورکی، با زبان علمی تورکی، با زبان دینف با زبان عرفانی تورکیف با زبان تخصصی تورکی، با شیوه املای درست تورکی تخصصی، با صداهای حروف در کلمات زبان تورکی، با صداهای کلمات در جملات زبان تورکی، با جمله سازی در زبان تورکی، با تغییر کلمات در گذر زبان در زبان تورکی، با فرق تورکی کوچه و بازار با تورکی ادبی، با زبان تورکی درست در یک جغرافیایی خاص، با تلفظ و نوشتار متفاوت تورکی در عصر حاضر، آن هم در سیصد و پنجاه سال قبل آشنا بشویم.

این کتاب، یکی از منابع مهم و کتاب هایی است که می تواند ...

ادامه در وبلاگ انصافعلی هدایت

انصافعلی هدایت
18. مارچ 2025

Comments

Popular posts from this blog

مهندسی جهل 006 : راه خروج از دنیای مهندسی شده جهل چیست؟

راه برون رفت از باتلاق‌های عقب ماندگی و استعمار

دوشونجه باغی اوتاقینین سورولاری