خودفریبی و انفجار ملل در ایران
خودفریبی و انفجار ملل در ایران
خودفریبی، دوری از واقعیات اجتماعی، تحمیل خودانگاشتهها و تصورات موهوم ذهنی به دیگران یک بیماری سیاسی-ایدئولوژیک است.
مهمتر از خودفریبی ایدئولوژیک، آن است که همین افراد تصور می کنند که ملل مخاطب آنها، تصورات القایی خودفریبان را پذیرفتهاند.
آنها عامدانه به تحریف واقعیات اجتماعی در جهت خواست سیاسی و ایدائولوژی خود و ... دست میزنند.
متاسفانه، چه بپذیریم یا نپذیریم، این "بیماری کوری سیاسی و ایدئولوژیک" بر خودروشنفکر پنداران ایران-فارس مستولی شده است.
لذا اینها در سایه نام علوم مختلف، به هر دری و تفسیری سر میزنند تا پذیرش واقعیتهای اجتماعی و ملل متکثر و مختلف الماهیات و اراده در واحد سیاسی ایران را انکار بکنند و مجموعهای یک کاسه و شبیه به هم از این ملل بسازند و تحمیل بکنند.
در چنین ابرام و اصراری، فرقی در بین دولت، حاکمیت، رهبران سیاسی، احزاب، مخالفان حاکمیت، راست و چپ، دیندار، سکولار و بی دین، ساکن ممالک محروسه یا ساکن غرب مسیحی یا شرق دینساز نیست.
ریشه همه این خودفریبی و تلاش برای فریب ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، کرد و ... نه تنها ایدئولوژی سیاسی بلکه منافع حاصل از اشغال سرزمین و اذهان این ملل است.
خود این منفعت طلبی هم ریشه در تفکر و نگرش استعماری و استثماری ملل، سرزمینها و منابع مالی و بازوی کاری این ملل، توسط ایرانی پنداران فارس مرکز نشین و فریبخودگان در میان ملل هستند که در توجیح منافع فارسها دست از پا نمیشناسند.
اما واقعیتهای اجتماعی خارج از ذهن و تفسیرهای این دسته خودفریبان، بسیار متفاوت از تحلیلهای سیاسی و حتی شبهه تحقیقات شبهه علمی آنهاست.
واقعیتهای فرا ذهنی انسانهای سیاسی، ایدئولوژیک و خودفریب، نشان میدهند که ایران سیاسی از نظر ملت، دین، زبان، اراده سیاسی برای تأسیس دولتهای ملی و حاکمیتهای ملی، آموزش به زبان ملی و ... به اندازه آنچه فارسها و پانایرانیستها، "اقوام" می نامند، تجزیه شده و متکثر هستند.
آن ملل، نه تنها دیگر به تداوم هستی واحد سیاسی با نام "ایران"، اعتقاد سیاسی و ایدئولوژیک ندارند، بلکه در جهت نابودی این واحد سیاسی یکصد ساله و تاسیس مجدد دول و حاکمیتهای ملی خود تلاش می کنند.
این رفتار سیاسی که در جهت خلاف خواست پانایرانیستها بروز و طهور یافته است، هم طبیعی این منطقه است و هم عکس العملی است که به خاطر اصرار پانفارسها و پانایرانیستها بر تحمیل ایدئولوژی و نگرش ایدئولوژیک خود به این ملل و تلاش در جهت تجزیه درونی این ملل رخ داده است.
هیچ ملتی نمیخواهد تا بر اساس تعریف دیگرانی که بر او مسلط شدهاند، سرزمین، منابع و اذهان آنها را اشغال کردهاند و بر اساس محاسبات دیگران از ملت بودگی خود زندگی ملی خود را نابود بکند.
لذا پان ایرانیستها، از مخالفت با اراده سیاسی و ملی این ملل، نوعی از بمب ساعتی ساخته و خودشان، زمان انفجار آنها را کوک کرده و بر روی آن نشسته، منتظر انفجار آنها هستند.
وقتی منفجر بشود، بیدار خواهند شد و ...
انصافعلی هدایت
Comments
Post a Comment