پاسخ علی اوغازیان به نوشته هدایت


        • Ali Oghazyan هدایت عزیز
          پیش از هر چیز از تو دوست مهربان بسیار سپاسگذارم که برایم ارزش قائل بودی و وقت گذاشتی و قلم دست گرفتی و این مطلب وزین را در پاسخ به من در وبسایتت درج کردی. 

          این کارت برایم یک دنیا ارزش داشت. باید بدانی که با وجود آنکه دیدار ما در شهرستان زلزله زده بم چند روزی بیشتر نبود اما همیشه در یاد و خاطره ام ماندی و من تو را همیشه دوست خودم می دانستم و خواهم دانست

          و اما برویم سراغ بحث زیبائی که در گرفته و حرف هایی که زده ایم :

          هدایت عزیز، من در کامنتی که برایت نوشته بودم کلامی از تجزیه طلبی نیاورده ام و در تائید یا تکذیب آن هم هیچ حرفی نزده ام. خودت یکبار دیگر بدان نگاهی بینداز. 

          در آن کامنت روی سخنم با آن خانم محترمی بود که تهرانی ها را مقصر می دانست و کلامش به نوعی رنگ و بوی نژاد پرستانه داشت. اما اینبار از آن سوی اتفاق. 

          من به این جهت زبان به نقد گفتار ایشان باز کردم چراکه باورم بر این است که نباید برای خشکاندن ریشه نژادپرستی در مقابلش صلاح نژاد پرستی را علم کرد. نمی توان برای نابود کردن یک دیکتاتور تن به دیکتاتوری دیگر سپرد. این می شود انقلاب سال 1357 ایران

          با چنین روش و مسلکی شاید مشکل و و ضعیت تلخ موجود را آن هم به ظاهر و در برهه ایی از زمان بتوان حل کرد و قومی را خوشحال و شادمان نمود اما تکلیف آن نسل آینده ایی که چیزی از دعوای من و شما نمی دانند و اکنون قرار است زیر یوغ تبعیض نژادی به وجود آمده بر سر انتقام جوئی زندگی کنند، چیست!!؟

          از همه این ها که بگذریم کدام ذهن آگاه و روشنفکر تبعیض نژادی را حتی در مقام پاسخ به تبعیض نژادی گوشزد می کند و چنین صلاح کشنده ایی را توصیه می نماید!؟

          مقصودم این نیست که خدای ناکرده تو چنین حرفی زده ایی ... نه! به هیچ وجه ... هدایت عزیز هدفم از درج این جمله فقط شکافتن موضوع مورد بحث است و اینکه در تکمیل گفتارم سخنی بیاورم و دیدگاه هایم را بیشتر توضیح دهم و تو هیچوقت چنین کلامی را نگفته ایی

          هدایت عزیز من را چه به کانال های ماهواره ایی و شعارهای توخالی نژاد پرستانه آریائی!؟ من کی از این حرف ها زدم!؟ باور کن بارها بر سر این موضوع که ترک ها بر علیه فارس ها توهین نوشته اند یا فارس ها بر علیه ترک ها (که متاسفانه بیشتر معمول است!) با ملت وارد بحث و جدل شده ام و مخالفت کرده ام

          یعنی که چه من فارس هستم پس نژادم آریائیست و از فلان طایفه برترم!؟ چنین مزخرفاتی مدتهاست که در زندگی من فاقد هرگونه ارزشی است

          هدایت عزیز من کی گفتم ببخش!؟ من در کجای آن کامنتم نوشته ام که اگر در حقت تبعیض نژادی شد شما بگذر و ببخش!؟ بله، نگفتم که در برابرش موضعی نژادپرستانه بگیر. آری چنین حرفی هم نزدم. و اگر این بدان معناست که طرف را به دلیل تحقیر کردنت و رفتار نژادپرستانه اش ببخش و از کنارش بگذر، من همین جا از همه بایت این سوتفاهم پیش آمده پوزش می خواهم. منظورم به هیچ وجه این نبوده است

          اتفاقا به نظر من حقیر بخشش و تنبیه اخلاقی را باید در حق کسانی به کار گرفت که شعور بخشش و تنبیه اخلاقی را هم داشته باشند

          برگردیم بر سر مساله تجزیه طلبی و اینکه ایران بخواهد تجزیه شود یا نشود. راستش چنین مقوله ایی هیچوقت موضوعی برای من جهت بحث من نبوده است و بعید هم میدانم باشد

          اینکه ایران روزی تن به تجزیه شدن بدهد را نه من تعیین می کنم و نه شما. به قول خودت این اتفاق به خودی خود خواهد افتاد در آن روزگاری که در دل مردمان یک قوم افتاده باشد. درست مثل طلاق که پیش از هر چیز در دل زن و شوهر میفتد و زبان شاید آخرین مکان جهت جاری شدن این احساس باشد

          در اینجا این جمله را هم از "ویل دورانت" مورخ بزرگ می آورم که چه زیبا گفته است که:
          هیچ تمدنی از بین نخواهد رفت مگر آنکه پیش از هر چیز به دست خودش نابود شود

          اما اگر در این مورد خاص نظر من را بخواهی باید بگویم حرفت را قبول دارم. تا حد زیادی چنین اتفاقی افتاده است
          من نه این مساله تجزیه شدن ایران را تایید می کنم و نه با نگاه مقدس گونه ایی به ایران می نگرم که نباید تجزیه بشود
          این اتفاق تجزیه شدن و طلاقی که از آن نام بردی در دل مردم می افتد و آغازش از آنجاست

          هدایت عزیز من فقط با نژاد پرستی تحت هر اسمی و هر عنوانی و زیر هر پرچمی و هر رنگی مخالفم و نیتم از درج آن کامنت در این مکان به خصوص صرفا شرح این نکته بود.

          پاسخ نژادپرستی را با نژادپرستی دادن می شود همان کانال های مزخرف ماهواره ایی که مدام از خون آریایی حرف می زنند و به قول خودت بدبختانه برای بسیاری (و نه همه) از مردم ما هم عادی شده، عادت شده است و گوئی کلامی روزمره و عاری از هرگونه مشکل را می شنوند

          اما برای من یک نفر که عادی نیست. باور کن عادی نیست. من هیچگاه مخاطب چنین چرندیاتی نبوده ام. خیلی ها را می شناسم که چنین کلامی به هیچ وجه برایشان عادی نیست و از شنیدنش حالشان به هم می خورد. پس به احترام آنها هم که شده بیائید همه را با یک چوب نزنیم

          من یکبار در کامنتم نوشته بودم و دوباره هم می نویسم: هیچ کسی بر کسی برتر نیست. تنها چیزی که شاید یتواند باعث بالا تر رفتن جایگاه انسانی در برابر دیگر انسان ها شود همانا صداقت و شرافت انسانی اوست. 
          این نظر من است

          10 hours ago · 

        • Ali Oghazyan 
          در ادامه کامنت قبلیم را هم می آوردم جهت مشاهده کسانی که مایلند بخوانند و بدانند بحث در گرفته برای چیست و از کجاست:


          ممنون هدایت عزیز بابت دست نوشته زیبایت؛ ... خانم معصومه باباپور من هم با شما در زمینه خود برتر بینی بسیاری از شهروندان تهرانی و به بیان دیگر تبعیض نژادی حاکم بر اکثر فضای این کلان شهر تا حدود زیادی موافق و همدردم اما آیا تصور نمی کنید که همین کامنت شما خود به نوعی رنگ و بوی تبعیض نژادی دارد؟ آیا کلی گوئی نکرده اید؟ بکارگیری واژه تهرانی های فلان و بیسار برای زدن یک جمعیت چند میلیونی با یک چوب آیا خود چشمه ایی از همین نژادپرستی حاکم بر این ایران نیست که هدایت عزیز درباره اش قلم زده؟ ... اگر از جوک ساختن برای کردها و ترک ها و شمالی ها گله مندیم که به حق هم گله دارد این رفتار بی خردانه حاکم بر ایران اسلامی ما! اما این بدان معنا نباید باشد که ترک ها یا شمالی ها و کردها هم به خود این اجازه را بدهند که فارس ها را بی رگ و ریشه بدانند وبرچسب های بی پایه به آنها بزنند. قصد توسعه برابری در میان انسان هاست و نه انتقام جوئی و اینکه فارس عزیز حالا که تو این را گفتی من هم به تو این را می گویم تا بی حساب بشیم!...به امید آن روز که همه با هم و به دور از هرگونه احساس برتری در کنار یکدیگر زندگی کنیم. ترک و فارس و کرد و غیره ... ما همه انسانیم و هیچ کدام بر دیگری برتری نداریم. ما بر حیوانات هم برتری نداریم. هیچ کس از کسی دیگر برتر نیست. شاید تنها چیزی که بتواند انسانی را در جایگاهی بالاتر از دیگر انسان ها قرار دهد همانا میزان انسانیت و شرافتش باشد. نه نژاد و محل تولدش و نه زبان و گویشش و نه تهرانی بودنش یا آذری و کرد و آمریکائی و اروپایی و فلان و فلان جا بودنش ... باور کنید محل تولد من دست خودم نبوده است که اگر بود شاید جای دیگری را بر می گزیدم شاید هم نه. من در شمال خرسان، شهرستان قوچان و در خانواده ایی با اصالت کرد کرمانج متولد شده ام. نه به کرد بودنم افتخار می کنم و نه از آن شرمسارم. اگر افتخاری باشد به شرافت است. به صداقت است.


          کامنت خانم معصومه باباپور عزیز هم که من در نقدش نوشتم بدین شرح است:

          man nemidonam in tehraniha chi daran ke be khodeshon minazan tamam tarikh o farhangeshono madyone torkha hastan hichi az khodeshon nadaran vagti bahashon harf mizani mimonan v ghabul mikonan vali az tabeze nejadi dast bar nemidaran
        Ali Oghazyan هدایت عزیز
        پیش از هر چیز از تو دوست مهربان بسیار سپاسگذارم که برایم ارزش قائل بودی و وقت گذاشتی و قلم دست گرفتی و این مطلب وزین را در پاسخ به من در وبسایتت درج کردی. 

        این کارت برایم یک دنیا ارزش داشت. باید بدانی که با وجود آنکه دیدار ما در شهرستان زلزله زده بم چند روزی بیشتر نبود اما همیشه در یاد و خاطره ام ماندی و من تو را همیشه دوست خودم می دانستم و خواهم دانست

        و اما برویم سراغ بحث زیبائی که در گرفته و حرف هایی که زده ایم :

        هدایت عزیز، من در کامنتی که برایت نوشته بودم کلامی از تجزیه طلبی نیاورده ام و در تائید یا تکذیب آن هم هیچ حرفی نزده ام. خودت یکبار دیگر بدان نگاهی بینداز. 

        در آن کامنت روی سخنم با آن خانم محترمی بود که تهرانی ها را مقصر می دانست و کلامش به نوعی رنگ و بوی نژاد پرستانه داشت. اما اینبار از آن سوی اتفاق. 

        من به این جهت زبان به نقد گفتار ایشان باز کردم چراکه باورم بر این است که نباید برای خشکاندن ریشه نژادپرستی در مقابلش صلاح نژاد پرستی را علم کرد. نمی توان برای نابود کردن یک دیکتاتور تن به دیکتاتوری دیگر سپرد. این می شود انقلاب سال 1357 ایران

        با چنین روش و مسلکی شاید مشکل و و ضعیت تلخ موجود را آن هم به ظاهر و در برهه ایی از زمان بتوان حل کرد و قومی را خوشحال و شادمان نمود اما تکلیف آن نسل آینده ایی که چیزی از دعوای من و شما نمی دانند و اکنون قرار است زیر یوغ تبعیض نژادی به وجود آمده بر سر انتقام جوئی زندگی کنند، چیست!!؟

        از همه این ها که بگذریم کدام ذهن آگاه و روشنفکر تبعیض نژادی را حتی در مقام پاسخ به تبعیض نژادی گوشزد می کند و چنین صلاح کشنده ایی را توصیه می نماید!؟

        مقصودم این نیست که خدای ناکرده تو چنین حرفی زده ایی ... نه! به هیچ وجه ... هدایت عزیز هدفم از درج این جمله فقط شکافتن موضوع مورد بحث است و اینکه در تکمیل گفتارم سخنی بیاورم و دیدگاه هایم را بیشتر توضیح دهم و تو هیچوقت چنین کلامی را نگفته ایی

        هدایت عزیز من را چه به کانال های ماهواره ایی و شعارهای توخالی نژاد پرستانه آریائی!؟ من کی از این حرف ها زدم!؟ باور کن بارها بر سر این موضوع که ترک ها بر علیه فارس ها توهین نوشته اند یا فارس ها بر علیه ترک ها (که متاسفانه بیشتر معمول است!) با ملت وارد بحث و جدل شده ام و مخالفت کرده ام

        یعنی که چه من فارس هستم پس نژادم آریائیست و از فلان طایفه برترم!؟ چنین مزخرفاتی مدتهاست که در زندگی من فاقد هرگونه ارزشی است

        هدایت عزیز من کی گفتم ببخش!؟ من در کجای آن کامنتم نوشته ام که اگر در حقت تبعیض نژادی شد شما بگذر و ببخش!؟ بله، نگفتم که در برابرش موضعی نژادپرستانه بگیر. آری چنین حرفی هم نزدم. و اگر این بدان معناست که طرف را به دلیل تحقیر کردنت و رفتار نژادپرستانه اش ببخش و از کنارش بگذر، من همین جا از همه بایت این سوتفاهم پیش آمده پوزش می خواهم. منظورم به هیچ وجه این نبوده است

        اتفاقا به نظر من حقیر بخشش و تنبیه اخلاقی را باید در حق کسانی به کار گرفت که شعور بخشش و تنبیه اخلاقی را هم داشته باشند

        برگردیم بر سر مساله تجزیه طلبی و اینکه ایران بخواهد تجزیه شود یا نشود. راستش چنین مقوله ایی هیچوقت موضوعی برای من جهت بحث من نبوده است و بعید هم میدانم باشد

        اینکه ایران روزی تن به تجزیه شدن بدهد را نه من تعیین می کنم و نه شما. به قول خودت این اتفاق به خودی خود خواهد افتاد در آن روزگاری که در دل مردمان یک قوم افتاده باشد. درست مثل طلاق که پیش از هر چیز در دل زن و شوهر میفتد و زبان شاید آخرین مکان جهت جاری شدن این احساس باشد

        در اینجا این جمله را هم از "ویل دورانت" مورخ بزرگ می آورم که چه زیبا گفته است که:
        هیچ تمدنی از بین نخواهد رفت مگر آنکه پیش از هر چیز به دست خودش نابود شود

        اما اگر در این مورد خاص نظر من را بخواهی باید بگویم حرفت را قبول دارم. تا حد زیادی چنین اتفاقی افتاده است
        من نه این مساله تجزیه شدن ایران را تایید می کنم و نه با نگاه مقدس گونه ایی به ایران می نگرم که نباید تجزیه بشود
        این اتفاق تجزیه شدن و طلاقی که از آن نام بردی در دل مردم می افتد و آغازش از آنجاست

        هدایت عزیز من فقط با نژاد پرستی تحت هر اسمی و هر عنوانی و زیر هر پرچمی و هر رنگی مخالفم و نیتم از درج آن کامنت در این مکان به خصوص صرفا شرح این نکته بود.

        پاسخ نژادپرستی را با نژادپرستی دادن می شود همان کانال های مزخرف ماهواره ایی که مدام از خون آریایی حرف می زنند و به قول خودت بدبختانه برای بسیاری (و نه همه) از مردم ما هم عادی شده، عادت شده است و گوئی کلامی روزمره و عاری از هرگونه مشکل را می شنوند

        اما برای من یک نفر که عادی نیست. باور کن عادی نیست. من هیچگاه مخاطب چنین چرندیاتی نبوده ام. خیلی ها را می شناسم که چنین کلامی به هیچ وجه برایشان عادی نیست و از شنیدنش حالشان به هم می خورد. پس به احترام آنها هم که شده بیائید همه را با یک چوب نزنیم

        من یکبار در کامنتم نوشته بودم و دوباره هم می نویسم: هیچ کسی بر کسی برتر نیست. تنها چیزی که شاید یتواند باعث بالا تر رفتن جایگاه انسانی در برابر دیگر انسان ها شود همانا صداقت و شرافت انسانی اوست. 
        این نظر من است

        10 hours ago · 

      • Ali Oghazyan 
        در ادامه کامنت قبلیم را هم می آوردم جهت مشاهده کسانی که مایلند بخوانند و بدانند بحث در گرفته برای چیست و از کجاست:


        ممنون هدایت عزیز بابت دست نوشته زیبایت؛ ... خانم معصومه باباپور من هم با شما در زمینه خود برتر بینی بسیاری از شهروندان تهرانی و به بیان دیگر تبعیض نژادی حاکم بر اکثر فضای این کلان شهر تا حدود زیادی موافق و همدردم اما آیا تصور نمی کنید که همین کامنت شما خود به نوعی رنگ و بوی تبعیض نژادی دارد؟ آیا کلی گوئی نکرده اید؟ بکارگیری واژه تهرانی های فلان و بیسار برای زدن یک جمعیت چند میلیونی با یک چوب آیا خود چشمه ایی از همین نژادپرستی حاکم بر این ایران نیست که هدایت عزیز درباره اش قلم زده؟ ... اگر از جوک ساختن برای کردها و ترک ها و شمالی ها گله مندیم که به حق هم گله دارد این رفتار بی خردانه حاکم بر ایران اسلامی ما! اما این بدان معنا نباید باشد که ترک ها یا شمالی ها و کردها هم به خود این اجازه را بدهند که فارس ها را بی رگ و ریشه بدانند وبرچسب های بی پایه به آنها بزنند. قصد توسعه برابری در میان انسان هاست و نه انتقام جوئی و اینکه فارس عزیز حالا که تو این را گفتی من هم به تو این را می گویم تا بی حساب بشیم!...به امید آن روز که همه با هم و به دور از هرگونه احساس برتری در کنار یکدیگر زندگی کنیم. ترک و فارس و کرد و غیره ... ما همه انسانیم و هیچ کدام بر دیگری برتری نداریم. ما بر حیوانات هم برتری نداریم. هیچ کس از کسی دیگر برتر نیست. شاید تنها چیزی که بتواند انسانی را در جایگاهی بالاتر از دیگر انسان ها قرار دهد همانا میزان انسانیت و شرافتش باشد. نه نژاد و محل تولدش و نه زبان و گویشش و نه تهرانی بودنش یا آذری و کرد و آمریکائی و اروپایی و فلان و فلان جا بودنش ... باور کنید محل تولد من دست خودم نبوده است که اگر بود شاید جای دیگری را بر می گزیدم شاید هم نه. من در شمال خرسان، شهرستان قوچان و در خانواده ایی با اصالت کرد کرمانج متولد شده ام. نه به کرد بودنم افتخار می کنم و نه از آن شرمسارم. اگر افتخاری باشد به شرافت است. به صداقت است.


        کامنت خانم معصومه باباپور عزیز هم که من در نقدش نوشتم بدین شرح است:

        man nemidonam in tehraniha chi daran ke be khodeshon minazan tamam tarikh o farhangeshono madyone torkha hastan hichi az khodeshon nadaran vagti bahashon harf mizani mimonan v ghabul mikonan vali az tabeze nejadi dast bar nemidaran

Comments

  1. دوستان گرامی

    هر کاری می کنم که نوشته دوست بسیار ارجمندم را در این لینک طوری پیست کنم که همه آن دیده شود، نمی شود. نا آگاهی به علوم روز کار دستم داده است. لطفا راهنماییم کنید

    ممنونم

    انصافعلی هدایت

    ReplyDelete

Post a Comment

Popular posts from this blog

سیاست، جسورلارین میدانی دیر