چرا کمونیستها و پان ایرانیست ها سکوت کرده اند؟
چرا کمونیستها و پان ایرانیست ها سکوت کرده اند؟
چرا کمونیستها و پان ایرانیست ها سکوت کرده اند؟
من مطلب کوتاهی را در فیس بوک منتشر کرده بودم. تا کنون بیش از 186 نطر در پای آن نوشته شده است. از همه انسانهای آزاد اندیش که در این بحث کرده اند، ممنونم. افرادی بودهاند که از فکر و خواست سیاسی من حمایت کرده اند. اما این نوشته اگر مخالفانی هم داشته، من متوجه نشده ام. آنهایی که ساز مخالف زده اند، مرا به نژاد پرستی و ... متهم کردهاند اما خودشان در باره اندیشه من، چرایی این خواسته من، حقوق ملت آذربایجان و ... دهها موضوع دیگر لب از لب نگشوده اند و تلاش کردهاند تا بحث مرا به بیراهه کشیده و منحرف سازند و به خواننده نشان دهند که موضوع من، همانی است که آنان نوشتهاند و بر سرش با هم بحث مس کنند اما چنین نبود و نیست
این دسته از مخالفان حقوق ملت آذربایجان (در ظاهر با حمله به من) در باره همه چیز نوشتند اما در باره چه کسان و یا سیستمهایی و یا ملت و گروهی غارتگران حقوق ملت آذربایجان و نابود کنندگان زبان و فرهنگ، اقتصاد، دریاچه اورومیه آذربایجان وحقوق خواست های دیگر ملت ها هیچ چیزی ننوشتند
این آدم ها جهان وطنی و پان ایرانیست، چرا از دیدن نژادپرستی های فارس ها و برتری جویی آن ها بر دیگر انسانهایی که در ایران زندگی می کنند، می پرهیزند؟
این کمونیستهای جهان وطنی و پان ایرانیست، سنگ تمامیت ارضی ایران را به سینه می زنند. آن ها، در این نانوشته های خود که افکارشان را منعکس می کند، به ملتهای غیر فارس اجازه نمیدهند تا حقوق و خواست های انسانی خودشان را از ایران و ملت استعمارگر فارس بگیرند
اینان، چرا و به چه دلیلی نمی خواهند در کنار مردمی بایستند که قربانی سیاست های فارس های آریایی، نژادپرست و سلطه گر شده اند؟
آیا آذربایجانیان در نگرش انسانی و جهان وطنی آن ها، جایی در انسانیت ندارند؟
یا چون تورک هستند، باید به بردگی برای فارس ها تن دهند؟ آنها باید به ملت و تاریخ جواب بدهند که این وضع حکومت و سیستم اداری، سیاسی، آموزشی، قضایی، نظامی، امنیتی، مالی، اقتصادی و ... در ایران، منافع کدام جوامع و ملت ها را نادیده می گیرد؟ و منافع کدام مردم و ملت ها را تامین می کند؟
این آدمها چرا از پیدایش مرزهای جدید و ملت های جدید می ترسند؟ اما در مورد فرو ریختن و از بین بردن مرزهای ایران سخن نمی گویند؟
آنها باید بگویند که چرا و به چه بهایی می خواهند مرزهای ایران دست نخورده بماند؟ ملتها استقلال خودشان را بدست نیاورندتا مردمی فارس زبان و آریایی نژاد، نژادپرست و سلطه گر ملتهای تورک، عرب، بلوچ، ترکمن، کرد و ... را استثمار کند
آیا برای این دسته که خودشان را انسانگرا و جهان وطنی می نامند و در ظاهر، مخالف مرزها هستند، خواست انسانهای تورک، عرب، بلوچ، ترکمن، کرد و ... که هم اکنون در نواحی مختلف ایران کنونی زندگی می کنند، مهم است یا حفظ سلطه و منافع اقلیت نژادپرست آریایی و فارس و همبستگی و تمامیت مرزهای ایران؟
آیا مرزهای سیاسی و جغرافیایی ایران برای آن ها مقدس است؟ یا جان انسانها و خواست هایشان مقدس است؟
اگر ایران و مرزهایش برای آنها مقدس است، چرا نباید آذربایجان و مرزهای آذربایجان برای ملت آذربایجان مقدس باشد؟چرا وقتی، وطن و وطنخواهی برای آذربایجانیان مقدس باشد،آنان به نژادپرستی و فاشیسم و راسیسم متهم می شوند اما ایرانگرایی و پان ایرانیسم فارس ها ، نژادپرستی و فاشیسم و راسیسم نیست؟ چرا معیار قضاوت مخالفان حقوق و خواست های ملت آذربایجان و دیگر ملتها ساکن ایران کنونی، در یک موضوع و مصداق معین اما در چند نمونه مختلف ، متفاوت و متضاد هستند؟
اگر بنا بر عقیده آن ها، قرار بر این است تا در کره خاکی ، مرزی نباشد و انسان ها از وجود مرزها آزاد گردند، باید از میان بردن مرزها را در منطقه ما و از ویران کردن مرزهای ایران آغاز کرد
در این صورت، این عده باید دست همکاری به مردمانی بدهند که برای تجزیه ایران و کسب آزادی و استقلال از این استعمارگر، تلاش می کنند و باید بکوشند تا هر چه زودتر، مرزهای ایران از بین برود
چرا این دوستان، مخالف استقلالخواهی و روش های مبارزه ملت های تورک، عرب، بلوچ، ترکمن و کرد و ... برای کسب استقلال از فارس ها و ایران هستند؟
چرا این دسته، از وجود و استمرار استعمار، استثمار، شوونیسم، آپارتاید، نژادپرستی، توهین و تحقیر در حق ملت های غیر فارس در ایران سخن نمی گویند؟
و آن همه اعمال غیر انسانی، غیر حقوق بشری، غیر قانونی و غیر اخلاقی پان ایرانیست ها را محکوم نمی کنند؟
این آقایان و خانمهای جهان وطنی و پان فارسیست و سانترالیست ایرانگرا، چرا قربانی شدگان، بردگان، محکومان، در زیر ستم قرار گرفتگان را محکوم می کنند ؟
چرا از مظلوم می خواهند در مقابل نژادپرستان فارس و استعمارگر و پان ایرانیست ها کوتاه بیایند؟ یک قرن کوتاه آمدن ها کافی نیست؟
آیا خود این رفتار جهان وطنی ها و بی- مرز گرایان و سکوتشان در مقابل همه جنایت هایی که برای حفظ سلطه و استعمار ایرانی (فارس ها) انجام گرفته و می گیرد، به معنی مشارکت در جنایت های نژادپرستان ، حاکمان و تایید اعمال حاکمیت شاهی و ملایی برای ضایع کردن حقوق ملت های تورک، عرب، بلوچ، ترکمن، کرد و ... مستعمره نیست؟
معلوم نیست، این آدم ها از استعمارگر ایرانی بر ضد ملتهای غیر فارس حمایت می کنند یا از مستعمره نشینان؟
واگر مخالف استعمار، سلطه و برتری طلبی نژادی هستند، چرا نامی از استعمار گر ملتهای تورک، عرب، بلوچ، ترکمن، کرد و ... نمی برند؟
چرا این استعمارگر ایرانی و اعمال آن در یک قرن اخیر را محکوم نمی کنند؟
چرا در باره رفتار سلطه جویانه کشوری به نام ایران از 1300 به بعد، سخن نمی گویند؟
این آقایان و خانم ها، کدام منافع شخصی، گروهی، ملی، یا کشوری را تعقیب می فرمایند؟
چرا در باره جبران این همه ظلم هایی که در تاریخ معاصر و در همه جهات زندگی اجتماعی بر میلیونها انسان تورک، عرب، بلوچ، ترکمن، کرد و بر دیگر ملت های ساکن در ایران کنونی شده و می شود، سکوت کرده اند و نمی نویسند؟ مبارزه نمی کنند؟
چرا به چای آنکه جانشان را فدای آزادی ملتهای در بند بکنند، به پیاده نظام دیکتاتوری سلطه، در مقابل مستعمره نشین، بدل شده اند؟
انصافعلی هدایت – برای گوناز تی وی
دهم نوامبر 2013
hedayat222@yahoo.com
https://www.facebook.com/notes/ensafali-hedayat/%DA%86%D8%B1%D8%A7-%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D9%87%D8%A7-%D9%88-%D9%BE%D8%A7%D9%86-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7-%D8%B3%DA%A9%D9%88%D8%AA-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF/10151799262648882
Comments
Post a Comment