Saturday, January 20, 2018

توهین ها، تحقیرها، جوک ها و آینده ایران



توهین ها، تحقیرها، جوک ها و آینده ایران
در چند روز گذشته و برای هزارمین بار در ایران و اما این بار در یک مجله وابسته به "بانک سپه ایران"، تورکان مورد بدترین نوع تهاجم و دشمنی و کینه قرار گرفتند. باز هم، مسئولان این بانک، همچون مسئولان دیگر سازمان ها، وزارتخانه ها، روزنامه ها، مجله ها، شبکه های رادیویی و تلویزیونی، فیلم ها، سریال ها، تاترها، و ... اعلام کردند که توهین به تورکان، غیر عمدی و اشتباهی رخ داده است.
چرا این همه اشتباه غیر عمدی بر علیه تورکان و عرب ها و گیلکی ها و لر ها و ... رخ می دهد اما بر علیه ایران، ایرانیت، فارس، زبان فارسی یا بر ضد سیستم سیاسی موجود رخ نمی دهد؟
با قرار گرفتن رضا میرپنج سابق بر پشت سکان کشتی سیاست در "ممالک محروسه ایران" پس از حاکمیت هزار ساله تورکان، سیاست "یکسان سازی" و "فارسیزاسیون" ملل تورک، عرب، بلوچ، تورکمن و ... در همه این سرزمین های تاریخی آغاز شد.
تمامی سیاست های فرهنگی، آموزشی، اقتصادی، سرمایه گذاری، رفاه اجتماعی، بهداشتی، فکری، رسانه ای، اجتماعی و ... بر یکسان سازی افراد این ملل ناهمگون و متمایز از هم استوار گردید. یکسان سازیی که اساس آن بر ساختن یک هویت جعلی "فارس تهرانی" بنا شده بود.
در این سیاست، تمامی نام ها، نقشه ها و مرزهای سرزمین های تاریخی ممالک محروسه را تغییر دادند تا آن ملل همسایه و متمایز از هم را در هم تنیده و به آن ها "هویت" یکسان و استانداردی که باید "فارسی" هم می بود، بدهند ولی نام آن را "ایرانیت" گذاشتند تا برتری و محوریت فارسیسم را در پس پرده ایرانیت، پنهان بکنند.
لاکن، آن چه از تعریف محتوایی "ایرانیت" برمی آید، تنها و تنها تکیه بر زبان و تاریخ فارسی و فارسیسم است. شاید بتوان شیعه گری نوع فارسیسم را هم به این مشخصه های دوگانه علاوه کرد.
از ابزارهای یکسان سازی و تولید انبوه و "کارخانه ای هویت ایرانی" برای هر فرد تورک، عرب، بلوچ، تورکمن، کرد، لر، بختیاری، مازنی، گیلکی و ... شیرازی هم، در مرحله اول، نادیده گرفتن موجودیت و هستی آنان، در مرحله بعدی، انکار هستی و هویت آن ها بود اما تحقیر زبان و لهجه، تحقیر وطن، تحقیر نژاد، تحقیر تاریخ، تحقیر ادبیات، تحقیر موسیقی، تحقیر هنرها، تحقیر رهبران و پیشروان تاریخی این ملل در هر زمینه ای، تحقیر دستاورهای بشری آنان، و حتی تحقیر روابط خانوادگی آنا، اصلی ترین ابزار ابراز سیاست تنفر از هویت جمعی این ملل بودند .
سیاست تحقیر این ملل، نه تنها در جوک های مردم کوچه و بازار بلکه در میان رسانه های دولتی و خصوصی، کتاب های رسمی نظام آموزشی در مدارس و دانشگاه ها بلکه در میان سیاستمداران و روشنفکران سراسری هم رواج داده شد.
کار این سیاست چنان رونق گرفت که توهین، جوک تلقی شد. مللی که در گذشته مشخصه های هویتی برای خود داشتند، دیگر، هویتشان با توهین و تحقیر، تعریف و معرفی می شدند.
زنان پاکدامن و نجیب شمالی و رشتی فاحشه شدند. هر زنی به فاحشه و هر خانه ای به جنده خانه بدل گشت و هر مردی قرمساقی در خانه خود شد. هدف، مبارزه با هویت "گیلکی" و سرکوب هویت این مردمان این سرزمین و ملت تاریخی بود.
تورک ها را "خر" نامیدند. صدها هزار جوک تحقیر آمیز و توهین آمیز ساختند تا هویت افتخار آفرین "تورک" مورد حمله و توهین و تحقیر قرار گیرد تا نه تنها به تورک بودن خود افتخار نکنند، بلکه از تورک بودن، درک و فهمی پست و عقب مانده داشته باشند.
ماجرای لرها، بسیار بدتر از تورکان است. برای همین هم لرها تلاش می کنند تا در صف اول ایرانیت به مفهموم فارس و فارسیسم قرار بگیرند تا از زیر آور میلیون ها تن تحقیر و توهین، نجات یابند.
عرب ها، ملخ خور، سوسمار خوار، دختر کش، بی رحم و اشغالگر ایران فارس ها تعریف و معرفی شدند تا هویت عربیشان را از دست بدهند.
این سیاست ها هنوز هم در حالی دوام دارد که دولت و روشنفکر و احزاب به اصطلاح سراسری، از "برادری" و یکپارچگی" ملل تورک، قشقایی، تورکمن، عرب، بلوچ، کرد، گیلک، بختیاری، مازنی و ... و حتی شیرازی، سخن می گویند.
هر آن چه با این سیاست تفرقه افکنانه و دشمنانه، در این یک قرن کاشتند، در این اواخر به طوفان بدل شد که باید در آینده درو بکنند. گر چه، آن سیاست ها توانستند اندکی در گسترش زبان فارسی، نقش بازی بکنند.
اگر میلیون ها تورک با "هارای هارای من تورکم!" فریاد هویتگرایانه سر می دهند و اگر گروهی "مرگ بر فارس" سر می دهند، عکس العمل احساسی و نوعی دفاع، در مقابل یک قرن توهین و تحقیر و سیاست های هویت زدایی و ضدیت با این ملل است.
عرب ها و تورکمنان و بلوچ ها و کردها و لرها و ... هم صداهای خودشان را دارند. نفرت و دشمنی نسبت به سیاست های پان فارسیستی و پان ایرانیستی در شعارها و تفکر همه ملل دیده می شود. به سیاست مقابله به مثل این ملل در مقابل پانفارسیسم بدل شده است.
من: انصافعلی هدایت، در طول "دیالوگ" امشب تلاش خواهم کرد تا به سوال های زیر، از مهمانان گرامی، پاسخ بگیرم.
مهمانان برنامه امشب، آقایان:
1. دکتر هوشنگ امیر احمدی؛ متفکر و سیاستمدار و استاد دانشگاه از آمریکا
2. یوسف عزیزی بنی طرف؛ نویسنده، یکی از بنیانگذاران "کانون نویسندگان ایران" و روزنامه نگار از لندن
3. محسن ابراهیمی؛ نویسنده و متفکر چپ، روزنامه نگار و فعال سیاسی از تورنتو
4. ناصر کرمی؛ نویسنده و فعال سیاسی از آلمان
انصافعلی هدایت
مشخصه های تعریف ایرانیت چیست؟
چرا تاکید بر رسمیت زبان فارسی و مخالفت با رسمی شدن زبان های دیگر در ایران، پانفارسیسم و ضد ارزش نیست اما تاکید بر رسمیت زبان تورکی یا زبان های دیگر بموازات زبان فارسی پان تورکیسم یا گان عربیسم و پان ... است؟
بر اساس کدام منافع سیاسی، اجتماعی، فرهنگی نه تنها اجازه دادند بلکه به تشویق جوک سازی ها بر علیه ملل غیر فارس یا غیر "فارس تهرانی" پرداختند؟
گفته می شود که دفتری در اداره فرهنگ زمان پهلوی ها و همچنین در دوره جمهوری اسلامی وجود داشته و دارد که جوک های نشریات خارجی را بومی و ضو ملل کرده و در نشر آن ها می کوشد. آیا واقعا چنین سیاستی وجود داشته است؟
چرا دروغ ها و تحریف های رایج در کتاب های درسی مدارس و دانشگاه ها و رسانه های دولتی، بر علیه ملل غیر فارس، ساخته و ترویج می شوند؟
چرا هدف جوک های تحقیر آمیز، ملل تورک، عرب، لر، گیلکی، بختیاری و ... هستند؟
چرا رسانه های ایرانیان انباشته از این نوع جوک های دشمن تراشانه و ضد هویت ملل هستند؟
چرا دولت های یک قرن اخیر که از قضا پانفارس هم بوده اند، اراده ای برای مبارزه با این نوع توهین و تحقیرها بر ضد ملل ساکن ایران را نداشته و ندارند؟
چرا احزاب، روشنفکران، اساتید دانشگاهی، هنرمندان، روزنامه نگاران و روشنفکران با جوک ها و توهین ها و هویت زدایی از ملل تورک و عرب و بلوچ و تورکمن و ... مخالفت نمی کنند؟
چرا همیشه به سهو و اشتباه، جوک ضد تورک و ضد عرب و ضد لر ساخته و رواج می یابد ولی جوک های ضد ایرانیت و ضد فارس بطور سهوی و اشتباهی هم ساخته نمی شوند؟
آیا جوک هایی که تا کنون و بر علیه این ملل ساخته می شوند و ساخته شده اند، به همبستگی ملی یاری رسانده اند؟
نقش این توهین ها و تحقیرها و جوک ها در تعمیق دشمنی و شکاف عمیق تر در میان ملل ساکن ایران کنونی چیست؟
آیا احتمال می دهید که در پس این همه توهین و تحقیر و جوک های ضد هویتی، ملل ساکن ایران تمایلی به ادامه هموطنی با پانفارسیسم داشته باشند؟
این جوک ها و توهین ها و تحقیرها، تا چه اندازه ای در تولید دشمنی در میان ملل نقش داشته و دارند؟
نقش این همه توهین و تحقیر و جوک در فرو پاشی احتمالی ایران چقدر است؟
چه می توان کرد که از گسترش توهین و نژادپرستی در جوک سازی ها جلوگیری کرده، از افزایش دشمنی ها جلوگری کرد؟
آیا جوک های ضد هویت ملل و تحقیر آمیز می توانند، منشاء جنگ های خونین در میان ملل در ایران بشوند؟
انصافعلی هدایت
تورنتو - کانادا
بیستم ژانویه 2018
hedayat222@yahoo.com


No comments:

Post a Comment

در حسرت سنت روشنفکری ملل قبل از سرکوب توسط کودتاچیان

 در حسرت سنت روشنفکری ملل قبل از سرکوب توسط کودتاچیان https://youtu.be/Rw7VQVAIMAU?si=B_nulJvCDnyIaojl ممالک محروسه قاجار روشنفکران و رهبران...