هوشنگ امیر احمدی، نظرسنجی شما تحمیلی است.
جناب هوشنگ امیر احمدی، نظرسنجی شما تحمیلی است.
جناب دکتر هوشنگامیراحمدی، خودش را استاد دانشگاه در آمریکاه و لیدر "حزب آبان" معرفی می کند. او در عین حال، طرفدار حاکمیت فاشیسم در ایران کنونی و طرفدار کودتای نظامیان است.
ایشان، یک نظرسنجی و چند کامنت گزیده و همفکر خودشان را انتخاب و منتشر کرده است که در همین ویدئو شاهد تعدادی از آنها خواهید بود.
او نوسته است: " کسی که طرفدار حمله نظامی به ایران است ..." و از مخاطبانش خواسته تا یکی از سه گزینه زیر را انتخاب و جمله فوق را تکمیل بکنند: "وطن پرسته"، "خواسته یا ناخواسته خائن هست" و "شاید خائن نباشد اما قطعا ناآگاهه".
امیراحمدی در اسلاید بعدی نشان میدهد که 5% گزینه "وطن پرسته" را انتخاب کرده اند. 68% گزینه "خواسته و ناخواسته خائن هست" را و 27% هم "شاید خائن نباشه ولی قطعا ناآگاهه" را انتخاب کردهاند.
من (انصافعلی هدایت) نقد زیر را در پاسخ با آن نظرسنجی غیر علمی، جهتدار و تحمیل گر نوشتم.
شما، به گفته خودتان، استاد دانشگاه هستید و باید بدانید که طرح سوال غلط، جواب و نتیجه غلط به شما می دهد.
شما با این سوال و سه انتخاب، حق انتخاب های دیگر را از انسانها می گیرید.
مثلا، افرادی مثل من، با هیچکدام از این جواب های تحمیلی شما موافق نیستیم و برای دیدگاه خودمان، در پاسخ به سوال شما، در پی گزینه دیگری هستیم.
بهتر بود که برای پاسخ به این سوال، حق پاسخ آزاد و بدون پیش فرص را برسمیت می شناختید تا هر کسی راه خروج از بن بست سیاسی در ایران یا راه حلهای خروج از بن بست رژیم را بنویسد.
شما با انتخاب ان سه پاسخ، راهحلها و پیش فرضهای ذهنی و داوری های قبلی خودتان را به مخاطبان تحمیل می کنید.
قطعا، طرح این نوع سوال و جواب غیر علمی، متعصبانه، طرفدارانه، محدودساز، تحمیل جواب به مخاطب، محدود سازی حق انتخاب مخاطبان است.
شما می توانستید در جواب، از گزینههایی چون: "نمی دانم"، "مطمئن نیستم"، "خیانت نیست"، "می تواند خدمت باشد"، "راه حل سریعی برای رسیدن به حقوق ملل و دموکراسی در منطقه است" و ... استفاده بکنید.
ولی و متاسفانه، شما با طرح سوال غلط و تحمیل جوابهای غلط، می خواستید پیش فرضها، عقاید شخصی، داوریها، نگرش سیاسی، داوریهای سیاسی، ایدئولوژی، و راه حل سیاسی خودتان را به مخاطبان تحمیل بکنید.
شما میخواستهاید، به پشتوانه این نظرسنجی تحمیلی و غیر علمی، خواستهای سیاسی خودتان را با این نظرسنجی غیر علمی تایید بکنید.
این، همان روشی است که بعد از کودتای رضا قزاق، بر علیه تمامی ملل و حقوق آنها، قوانین، آزادیها، دموکراسی بدست آمده و ... در جنبش مشروطه رایج شد.
فراماسونها، در آن زمان و در تحلیلهای شبهه علمی خودشان، سطح و دایره حق انتخاب مردم را محدود و محدودتر کردند.
آنها با تکرار خواستهای محدود خودشان، جامعه را شستسوی مغزی و قانع کردند که راه حلی بغیر از آنچه آن روشنفکران ارائه می دهند، وجود ندارد.
فراماسونها و شستشوی مغزی شدهها چنان نشان میدادند که مشروطه و راه حل آن برای حل مشکلات ملل و توسعه یابی ناکارآمد هستند.
لذا، آنها که خودشان را طرفدار گذر از مشروطه به جمهوری نشان میدادند، به دستور اربلب ارویایی-مسیحی، جمهوری خواهی را هم نامناسب برلی رژیم کودتا یافتند.
راه حل سومی که آنها، به دستور غرب مسیحی پبروز در جنگ ارائه دادند، حاکمیت دیکتاتوری مصلح فارسی بود.
لذا، فراماسونهای حاکم، به دستور اربابان اروپایی-مسیحی، از مشروطه به جمهوری گذشته و از آن دو، به دیکتاتوری بازگشتند.
آنها ادعا می کردند که البته که دیکتاتوری بد است اما ملل ممالک محروسه آماده مشروطه و جمهوری نیستند و تنها راه حل آنها برای توسعه، گذر به دیکتاتوری صالح و توسعه طلب است.
در پی تحمیل این دیدگاه محدودساز و شستشوی مغزی-آموزشی مردم، ذهن جامعه را برای برچیدن تمامی دستاوردهای مشروطه و استقرار دیکتاتوری ایرانی-فارسی مهیا کردند.
در نهایت، روشنفکرانهای تحت رهبری فراماسونها توانستند، تفکر دیکتاتوری فاشیسم ایرانی-فارسی را به تمامی ملل در ممالک محروسه تحمیل کرده، فاشیسم ایرانی- فارسی را مستقر بسازند.
بنظر میرسد که آن نوع خیانتهای شبهه ردشنفکرانه و علمی، بعد از گذشت بیش از یک قرن، هنوز ساری و جاری است.
در حالی که مجموعه ملل در ایران جدید، تلاش می کنند تا از پیامدهای آن تحلیلها و سیاستهاب فاشیستی- ایرانی و روشنفکرانه- فارسی رهایی بیابند.
افرادی چون دکتر هوشنگ امیراحمدی که داعیه روشنفکری و رهبری دارند، باز هم انتخابها و ایدئولوژیهای فاشیستی و محدودساز خودشان را در قالب راهکارهای علمی، به جامعه تحمیل بکنند.
در حقیقت، امثال ایشان، سقف توان و پتانسیلهای عقلانی جامعه را کوتاه و کوچ میسازند تا برای افکار و سیاستهای فاشیستی، سرکوبگر و مطلوب خوشان جا بسازند.
با احترام
انصافعلی هدایت
Comments
Post a Comment