ایران تنها کشوری است که تحصیل زبان رسمی آن می تواند موجب محرومیت از حقوق شهروندی شود
انصافعلی هدایت
جناب هوشنگ امیر احمدی در زیر جمله ای کوتاه از انصافعلی هدایت (نویسنده این مقاله) در فیس بوک، مرقوم فرموده اند:
انصافعلی
گرامی. شما حرف این دولت یا وزارت آموزش و پرورش ان را بحساب همه فارسی
زبانان ایران نگذارید. زبان مادری خود من تالشی است که ریشه فارسی دری
دارد. ما فارسی زبانان هم ان نوع حرف ها و سیاست های تبعیض گر و
نژادپرستانه را شدیدا محکوم میکنیم. من در
دانشگاه اذرابادگان مهندس کشاورزی شدم و تبریز را شهر دومم بعد از
زادگاهم تالش می دانم. بجای تفرقه و جدایی خواهی بیایید با هم یک ایران
بهتر که در آن همه ایرانیان، و منظورم همه است، شهروند برابر هستیم
بسازیم. کوچک کردن سفره انرا لزوما غنی نمیکند.
هوشنگ امیراحمدی
پاسخ من به ایشان به قرار زیر است:
جناب Hooshang Amirahmadi گرامی، دو مسئله وجود دارد:
1.
اول، شما بیایید و همه نیروهای فکری، مدیریتی، سیاسی، اجرایی، حقوقی، اداری و لجستیکی و همه عقبه های پشتبانی
کننده این فکر که در آموزش پرورش، خودش را بشکل بخشنامه قانونی و دولتی
نشان داد، محکوم بفرمایید و بپذیرید که این بخشنامه حاصل افکار یکی دو نفر
کارمند ساده اداری که از جمهوری اسلامی حقوق می گیرند، نیست.
پس از محکومیت آنها، خواستار حذف این شبکه پیچیده و نفوذ کرده در سیستم آموزشی، اداری، حقوقی، اجرایی، مدیریتی و ... بشوید.
2.
دوما، لطفا بفرمایید که چرا نباید زبان تورکی، عربی، بلوچی و ... رسمی شود؟
آیا این نوع نگرش به زبان ها و مللغیر فارس، به معنی عدم اعتماد به آن ها و دشمنی با آن ها نیست؟
آیا
نگرشی که در پی حذف تورک، عرب، بلوچ، تورکمن و ... و هویت، تاریخ، تمدن و
.. این ملل از صحنه روزگار و تاریخ ایران است، می تواند قابل اعتماد
باشد؟
آیا
می توان پذیرفت که آن مدافعان سیستم مبتنی بر حاکمیت پانفارسیسم و پان
ایرانیسم، با ما ملل محذوف از صحنه ایران، برابر و برادر هستند؟
آیا
می توان پذیرفت که فارس با تورک، تورکمن، قشقایی، بلوچ، عرب، و ... از نظر
حقوقی- سیاسی، اداری، آموزشی، اقتصادی و مدیریتی 100 در 100 مساوی هستند؟
آیا می توان پذیرفت که تکیه بر زبان فارسی و "ملی" نامیدن زبان فارسی از یک طرف و کنار گذاشتن زبان های تورک، تورکمن، قشقایی، بلوچ، عرب، و ... از طرف دیگر بر تبعیض و نژادپرستی و بی عدالتی های موجود دامن نخواهد زد؟
آیا فردای این بخشنامه، بدتر از این دستورالعمل بروز نخواهد کرد؟
چرا
من تورک، عرب، بلوچ، تورکمن، قشقایی که در 96 سال گذشته از همه حقوق "ملت"
بودن محروم شده ایم، باید تصور بکنیم که در آینده ای با که دوباره مرکزیت
زبان و نژاد فارسی تشکیل خواهد شد، وضعیت ملی ما ملل تورک، تورکمن، قشقایی، بلوچ، عرب، و ... بهتری خواهد شد؟
در
حالی که شما همین امروز، بخشنامه وزارت آموزش و پرورش را نمایانگر فارسیسم
نمی دانید ولی می دانیم که این وزارتخانه، گسترده ترین و باسوادترین
وزارتخانه در آن کشور است وآن بخشنامه یا دستوالعمل نمی تواند محصول یک
سازمان کوچک و بدون فکر و سیاست بوده باشد که ندانسته و بدون لجستیک فکری،
ایدئولوژیکی، تاریخی، مالی-پولی، سیاسی، حقوقی، مدیریتی و ... و بدون اجازه
مقام های ارشد کشوری انتشار یافته باشد.
اگر این حادثه در جمهوری تورکیه یا جمهوری آزربایجان اتفاق می افتاد، ایرانیان چه عکس العملی نشان می دادند؟
اروپا
با تورکیه چه کار می کرد؟ چه تحریم ها و فشارهای مالی و سیاسی بر علیه
تورکیه وارد می آوردند؟ چه فریادهایی می کشیدید که تورکیه حقوق بشر را بطور
سیستماتیک ضایع می کند؟
دادگاه
های تورکیه و پلیس آن کشور برای پیدا کردن ریشه های ایدئولوژیک این نوع
انسان ستیزی و ضدیت با زن، معلولان جسمی- فکری و دیگر بیماران و همچنین حذف
کننده تمامی ملل لهجه دار از شهروندی، بکار می افتادند تا منابع فکری،
پولی، ایدئولوژیک، حقوقی، اداری، مدیریتی و ... آن را شناسایی و محاکمه
نمایند.
برخورد
شما با این ماجرا بسیار جالب توجه است. ما می دانیم که شما بارها داوطلب و
کاندیدای ریاست جمهوری ایران بوده اید. اگر شما رئیس جمهور بودید و این
اتفاق در درون دولت شما رخ می داد، آیا می توانستید بفرمایید که بی خبر
بوده اید؟
آیا نباید دولت شما مسئولیت همه اجزای اجرایی دولت را به عهده بگیرد؟
آیا می خواستید دیگران را مسئول نشان بدهید؟
مسئولیت سیستم تحت مدیریت خودتان را به گردن چه کس، افراد یا سازمان هایی می گذاشتید؟
آیا
شما، به ریشه یابی همه جانبه و افشای پشت پرده این ماجرا می پرداختید یا
مانند همین مدیریت حاکم، حادثه ای به این گستردگی را ماستمالی کرده و از
روی آن می گذشتید تا عوامل این فکر ضد انسانی، در آینده، شانس کودتا بر
علیه همه زنان ایرانی و همه مردانی که فارسی به لهجه غلیظ دارند را امتحان
بکنند؟
من
فکر می کنم؛ شما باید به عنوان کسی که شهروند آمریکا هستید و می خواهید بر
اساس قوانین بین المللی در ایران حکومتی متفاوت بر سرکار بیاورید، باید
جواب های مسئولانه تر و در عین حال، منتقدانه تری به افکار عمکومی زنان و
ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر، بختیاری، گیلکی، مازنی و ...
بدهید.
پاسخ
های شما نمی توانند به معرفی افراد منتهی شوند، بلکه باید بر انتقاد و
اصلاح سیستم از نظر ساختار فکری و تاریخی و مدیریتی و آموزشی و نژادپرستی و
... استوار باشد؟
اگر
این اتفاق و بخشنامه از طرف وزارت خانه آموزش عمومی در آمریکا صادر می شد،
و ترامپ، همین پاسخ شما که به من دادید را می داد، چه اتفاق هایی رخ می
داد؟ مدیا با او چه می کردند؟ مسئله تا به کجا می کشید؟ چه کمیته ها و گروه
های تخصصی و تحقیقی برای بررسی همه جانبه آن در سازمان های اجرایی، علمی،
تحقیقی، بازرسی در دولت، محلس، سنا، احزاب و ... برپا می شد؟ برای این که
زمینه های چنان مسایلی در آینده و در دل دولت آمریکا از بین برود، چه
تدابیر و قوانینی وضع می شد؟ آیا می توانستید از گروه هایی که حقوق آن ها
در دولت شما ضایع شده است، بخواهید که بخاطر منافع گروه یا ملت حاکم سکوت
بکنند؟
و
... مسئولیت شما ماست مالی کردن و درخواست از زنان و لهجه داران برای گذشت
و چشم پوشی از یک روند سیاسی-اجرایی، حقوقی، ایدئولوژیک و ... نیست.
مسئولیت
تاریخی من و شما شورش برای از بین بردن زمینه های قانونی بروز چنان
بخشنامه های نژادپرستانه با پوشش ده ها میلیونی، مبارزه با برتری جویی و
سلطه طلبی یک قوم بر ملل دیگر و تلاش برای حذف ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر، بختیاری، گیلکی، مازنی و ... و احمیل محرومیت بر میلیون ها زن، بیماران ومعلولان فکری و ذهنی و جسمی، و انسان های لهجه دار است.
می
دنید که زنان 50% جوامع ملل ساکن در ایران را تشکیل می دهند که حقوقشان
بحسب ظاهر و بیماری جسمی و موهای بدن یا شکل چینش دندان ها در دهان و ...
تضییع می شود. آیا هیتلر با ملت خود چنان رفتاری می کرد؟
از
طرف دیگر، مردان دارای لهجه غلیظ در زبان فارسی هم که شامل همه مردان
تورک، تورکمن، قشقایی، لر، بختیاری، گیلکی، مازنی، تالشی، عرب، بلوچ، و ...
می شود که بیش از 90 درصد جامعه مردان ایران را تشکیل می دهند و آنان هم
بخاطر یاد گرفتن یک زبان بیشتر از فارس ها مورد ظلم مضاعف واقع شده اند.
ظلمی که به زنان و مردان ملل غیر تورک می شود، عمیق تر از آن چه تصور می
کنید است.
ظلمی
که به زنان و مردان ملل غیر تورک می شود، عمیق تر از آن چه تصور می کنید
است. هر زن و مرد تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر، بختیاری، گیلکی،
مازنی و ... حدود 16 تا 20 سال از عمرش را به یاد گیری زبان فارسی سپری
کرده است تا بتواند فارسی صحبت بکند و احتمالا معلم شود.
حالا فارس ها حق معلم شدن را از آنان می گیرند که عمری را صرف یادگیری زبان فارسی کرده اند.
چرا
از اول به مردان و زنان غیر فارس نمی گویید که نباید زبان فارسی را یاد
بگیرید. چون در آخر کار، به دلیل این که زبان فارسی را یاد گرفته اید ولی
در گفتگو لهجه دار هستید، نه تنها حق استفاده از این عمرتان ندارید بلکه از
حق شهروندی هم محروم خواهید شد.
ایران و فارسیستان تنها جایی در کره زمین است که یاد گیری زبان قوم حاکم، موجب سلب حقوق شهروندی افراد تحصیل کرده در آن زبان می شود!
یعنی بیش از 90% جوامع ایرانی، قربانی دو نوع تبعیض هستند: تبعیض جنسیتی و تبعیض نژادی.
شما در این باره سکوت نکنید و ما را هم به سکوت دعوت نفرمایید!
با پاک کردن صورت مسئله و سکوت کردن در باره این فاجعه، ناامیدی و بی اعتمادی عمیق تر می شود.
برعکس، باید اراده هایی را تقویت کرد که برای حاکمیت حقوق 100% برابر ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ، لر، بختیاری، گیلکی، مازنی و ... در ایران می کوشند.
نباید آن ها را محکوم و مجبور به سکوت کرد.
انصافعلی هدایت
اول سپتامبر 2017
تورنتو - کانادا
hedayat222@yahoo.com
***
Comments
Post a Comment