جناب نوری اعلا هنوز هم بر طبل انکار ملل غیر فارث می کوبد

به مناسبت نشست آینده "سکولار دموکرات های ایران" جناب نوری اعلا مقاله ای را منتشر کرده و تلاش کرده اند تا بحث های مربوط به "حقوق ملل" ساکن در عیران استعماری را قابل پذیرش نشان دهند

آما در همان اول از "ملل" یا "ملت" نامید غیر فارث ها طفره رفته و از "واژه "اقوام" استفاده کرده است. از طرف دیگر، هر کجا که خواسته به حقوق ملل تحت استعمار فارثیسم نزدیک شود، با عصای احتیاط راه رفته است تا کسی او را شاخ نزند

آنگاه، حرکت های ملل استقلالجو و آزادیخواه را در چند دسته محدود طبقه بندی کرده و تلاش کرده تا با در هم تنیدن آن دسته ها، به نگرش انکارگرایانه خود، رنگ محافظه کارانه بزند  ولی از رنگ انکارگرایانه آن هم بکاهد

برای همین هم، نوشته وی پر از اما و اگر ها، انکارها  است.  حتی می توان در میان نوشته های او خط و سیر "تهدید ملل تورک، عرب، بلوچ؛ تورکمن، و ... " را هم ملاحظه کرد. تهدیدی بسیار ظریف اما حیله گرانه. دریغ که او نمی داند که ملت تورک آزربایجان بارها با طناب "مهربان" فارث ها بالای درهت دار آن ها رفته است و قصد ندارد، برای یکبار دیگر در دام نوری اعلا بیفتد

به نظر می رسد که توجه به "حقوق ملل تورک، عرب، بلوچ؛ تورکمن، و ... " در این نوشته جناب نوری اعلا  پر رنگتر از افکار سال های قبل وی است. اما این خوشبینی، زمانی بر باد می رود که متن نوشته او را دوباره و با تحلیل بار معنایی هر کلمه و بار سیاسی منفی آن کلمات در میان فارثیسم، بررسی شود

گر چه نسبت به گذشته، تغییر ملایمی در مواضع سیاسی و فکری ایشان دیده می شود ولی هنوز هم از اعتراف با "حق تعیین سرنوشت ملل در درون خود" مخالفت می کند

 

از بخش سوم مقاله او بوی"تهدید" بخشی از طرفداران "حقوق ملل تحت ستم فارثیسم" به مشام می رسد

 در حقیقت، سیاست جناب نوری اعلا در این نوشته، سیاست "هویج-چماق" است

 از قدیم گفته اند، آدم دروغ گو، آدم طماع را فریب می دهد. جناب نوری اعلا تصور کرده اند که ما در پی منافع شخصی خودمان هستیم و برای همین هم بسادگی فریب او و امثال ایشان را خواهیم خورد

 ولی باید فهمیده باشند که ما در چی حقوق ملی ملل خودمان هستیم و دندان طمع خودمان از فارثیسم را هم کنده و دور انداخته ایم

برای همین هم، طماع نیستیم. ما حقوق خودمان را می خواهیم و بدست نیز خواهیم آورد

 اگر ایشان، واقعا می خواست عیرانش یکپارچه بماند، باید وجود قوم "فارث" با زبان فارثی را می پذیرفت و اعلام می کرد که فارث ها در یک قرن اخیر رفتاری امپریالیستی و استعماری با ملل تورک، عرب، بلوچ؛ تورکمن، و ... دادشته اند و باید قوم فارث به نفع ملل دیگر، از قدرت در همه زمینه ها، عقب نشینی کند و میدان را به ملل دیگر و زبان های دیگر بدهد

همچنین به اشاره بسیار ضعیفی برای جبران عقب نگهداشته شدگی ملل کرده اند. در حالی که باید به صراحت اعلام می کرد که بخش اعظم بودجه عمومی، نه در تقویت زبان، حقوق، خواست ها، اقتصاد، توسعه، آموزش فارثیسم که در تقویت حقوق و فرهنگ، زبان، اقتصاد، تاریخ و ... ملل تورک، عرب، بلوچ، تورکمن و ... صرف خواهد شد

باید ایشان و همفکرانشان به مرگ زبان و برتری قوم فارث رضایت می دادند و اعلام می کردند که در آینده این منطقه جغرغفیایی، زبان فارثی به یکی از زبان های قابل انتخاب در مدارس و دانشگاه ها بدل خواهد شد