اولویت و استراتژی توسعهای فارس ها
اولویت و استراتژی توسعهای فارس ها
حق با شماست که هر مادر فارس زبان، نیازی به آموزش زبان فارسی و یادگیری لغات و قواعد دستور زبان فارسی، فرهنگ فارسها و ... ندارند. او با یادگیری الفبا، می تواند آموزش ببیند و ب احتی پیش برود اما یک دختر یا پسر غیر فارس زبان، باید عمری را صرف یادگیری لغات فارسی و دستور زبان فارسی بکند.
در حالی که فارس ها ترقی می کننند، غیر فارس ها احساس حقارت می کنند. خود را کم عقل و مبتلا به کامپلکس خود پست بینی فرض می کنند.
فرضی که تنبیه روانی و جسمی معلمها، تحقر رسانهای، اداری و ... در انسان ها ایجاد می کند.
اگر همان فارس ها، بخواهند زبان تورکی یا عربی یا هر زبان دیگری را آموزش ببینند، افراد غیر فارس زبان بر فارس ها برتری عجیبی و غیر قابل قیاسی خواهند داشت. چرا که فارس ها مجبور به اموزش زبانی شده اند که زبان مادری آن ها نیست و طبیعتا عقب مانده دیده خواهند شد.
ولی بهترین مثال برای درک عمق این مسئله، آموزش زبان آلمانی، انگلیسی، فرانسه یا روسی در مدارس ایران است. آیا فارس ها در آموزش این زبان ها و در برقراری ارتباط با صاحبان این زبان ها یا در استخدام با این زبان ها، بر ملل تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، بلوچ و ... برتری خاصی دارند؟
نه. هیچ برتری ندارند. بلکه تجربه نشان می دهد که کندتر از ملل غیر فارس زبان هستند. شاید به آن خاطر که سیستم حاکم پانفارس، فارس زبان ها را به نوعی جمود ذهنی در مقابله با زبان های دیگر مبتلا گردانده است.
ریشه همه این بلاهایی که بر سر مادران و پدران ما انسان های تورک، تورکمن، قشقایی، عرب، و ... در ایران فارسی زده (مانند طاعون زده) آمده است، در این است که ما ملت تورک، حاکمیت ملی خود را به نفع فارسها از دست داده و در زیر سلطه استعماری حاکمیت فارسها زیست می کنیم.
تجربه صد سال اخیر، در همه حوزه های زندگی اجتماعی، ثابت کرده است که فارس ها، تمامیت خواه و ضد حقوق انسان ها هستند.
فارس ها، در مدارس و دانشگاهها به ما فرزندان ملل غیر فارس، علوم مختلف آموزش نمی دهند. یعنی هدف فارس ها از تاسیس این همه مدرسه م دانشگاه، آموزش علوم مختلف نیست. بلکه تمامی سعی و همت آن ها، تحمیل آموزش زبان فارسی به ما ملل غیر فارس است.
اگر غیر از این میبود، باید ملل مختلف در ایران کنونی، مللی توسعه یافته می بودند. باید سطح توسعه ایران از همه کشورها بیشتر و عمیقتر میشود.
چرا که بیش از چین و آمریکا، دانشگاه تأسیس کرده اند و بیش از آن ها فارغالتحصیل از دانشگاه ها تحویل داده اند اما روز به روز بر میزان عقب ماندگی ایران و مللی که تحت استعمار فارس ها هستند، افزوده می شود و توسعه اتفاق نمی افتاد.
چرا؟
چون هدف فارسها، توسعه علمی و فنی، سیاسی، حقوقی، اجتماعی و ... انسان ها نیست. بلکه هدف، تحمیل اجباری زبان فارسی و غرق کردن دانش آموختگان در زبان فارسی است.
در کدام کشور، جز ایران، دانشجوی دانشگاه چندین واحد مرتبط با زبان آن کشور می خواند؟
اغلب عمر آموزشی ما صرف یادگیری جوانب مختلف زبان و ادبیات، فرهنگ، تاریخ و تفسیر دینی فارسها شده است.
کافی است تا به لیست کتاب های درسی مرتبط با زبان و ادبیات فارسی، فرهنگ، تاریخ و دینی فارس ها توجه بکنید تا ملاحظه بفرمایید که چقدر از عمر آموزشی ما صرف زبان، ادبیات، فرهنگ، تاریخ و تفسیر مذهبی فارسها می شود تا متوجه هدف آموزشی فارسها باشیم.
این در حالی است که نیازی به آموزش های اضافی زبانی، فرهنگی، تاریخی و دینی نیست. چرا که لازم نیست تا هر دانشجو در زبان، ادبیات، فرهنگ، تاریخ و دین فارسها متخصص بشود.
مثلا، دانشجوی شیمی یا ... هم در کتابهای تخصصی هم به زبان اداری، درس می خواند و زبان فارسی را یاد می گیرد. دانشجوی شیمی، نیازی به تخصص در زبان، ادبیات، فرهنگ، تاریخ و دین فارسی ندارد.
ولی همه ما کجبوریم که در کنار دروستخصصی به زبان فارسی، درپس عمومی را هم یاد بگیریم.
چرا؟
این اجبار، بخاطر آن است که فارس ها می خواهند، از همه ما ملل غیر فارس، یک ملت با زبان فارسی بسازند. در حقیقت، فارسها، اعتقادی به توسعه علمی و تکنیکی ما ندارند.
بنا به عقیده فارس ها (که در سیاست های اعمالی آن ها خود را نشان می دهد)، با تعلیم علم و تکنیک به ملل مختلف در ایران کنونی، نمی توان یک ملت با مشخصات مورد نظر فارس ها بوجود آورد.
بلکه باید با تحمیل زبان، ادبیات، فرهنگ، دین، تاریخ و آداب و رسوم فارس ها به دیگر ملل، ملت یکدستی با نام ایرانفارس بوجود آورد.
آفارس ها تصور می کنند که ابتدا باید ملتی یک دست و استاندارد ساخت و آنگاه که در این حوزه موفق شدند، به توسعه علمی، تکنیکی تمرکز کرد. اولویت فارس ها، ملت سازی بر اساس زبان، ادبیات، فرهنگ، تاریخ و دین فارسی است. توسعه ملل و ممالک برای فترس ها در اولویت های بعدی قرار دارند.
انصافعلی هدایت
Comments
Post a Comment